لیپار | تالابی رو به گذشت

زهرا شفیعی‌پور فرد | کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنائی

فیلم با لرزش دستان نوجوان آغاز می‌شود، لرزشی که به ما می‌گوید قرار است در این فیلم با اضطراب‌ها، چالش‌ها و نگرانی‌های یک نوجوان مواجه شویم. نقطه‌ی آغاز فیلم، همچنان‌که ما را با نگرانی‌های نوجوان همراه می‌کند، به ما می‌فهماند باید نوجوانی را ببینیم که دنیای خیال‌پردازی دارد و به سرعت وارد دنیای ذهنیِ رؤیایی او می‌شویم. دنیایی که دلبستگی به فیلم‌ها یکی از آن نشانه‌هاست. دنیای فیلم، دنیایی است که خیالات انسان را پرورش می‌دهد یا آمال و آرزوهای او را به رخ می‌کشد. نوجوانی برهه‌ای است که دلبستگی انسان به چیزی یا کسی به نهایت خود می‌رسد و حتی جایی در نگاه بزرگترها و به خصوص والدین، بی‌‌منطق. برخورد پدرِ «برکت» با او در این فیلم، نشان‌دهنده پدری پرخاشگر است که نمی‌خواهد بد باشد، اما راهش را بلد نیست و در معنای علمی خود، شیوه‌های والدگری درست را نمی‌داند. اگر با علایقِ به ظاهر بی‌منطقِ نوجوان، برخورد مناسبی نشود، از راه اصلی والد بودن خارج شده‌ایم و این نکته در فیلم لیپار قابل بررسی است.

عشق، کلیدواژه‌ای است که در سراسر فیلم و با جزئیات مخصوص به هر سکانس، با آن رو به رو می‌شویم. نوجوانی که می‌تواند نماد این عشق باشد، فیلم‌هایی که دلبستگی او را نشان می‌دهد، می‌تواند نماد این عشق باشد. نوجوانی که همه جا و در تک تک لحظه‌های زندگی‌اش، مادری را می‌جوید برای تمام سال‌هایی که کنار او نبوده و در تمام این لحظات، نشانه‌ای پیدا می‌کند که می‌توانیم از دو جهت مورد بررسی قرار دهیم: ۱-نشانه‌هایی که این محبت را در او بیشتر می‌کند و از او شخصیت سازنده‌تری می‌سازد. ۲-علاقه‌ی نوجوان به فیلم‌ها، ما را با دنیای خیالات و رویاهای عمیق او آشنا می‌کند که به هیچ وجه نمی‌تواند از آنها دست بردارد و هر کاری می‌کند در جهت تحقق این رویاهاست. موضوعی که امروزه، در نوجوان‌های ما به سستی رفته و به سرعت از آرزوهای خود دست می‌کشند.

در ادامه به جایی می‌رسیم که نوجوان داستان با دروغ پدر خود و مرگ مادرش و از دادن بخش بزرگی از رویایش مواجه می‌شود و این امر برای او سنگین است، نقدی که اینجا به فیلم وارد می‌شود این است که مواجهه با این موضوع به خوبی پرداخته نشده است؛ ما در طول فیلم، برکت که حتی اسم او نیز می‌تواند نشانه‌ای از عشق باشد را به خوبی درک می‌کنیم اما در انتها، با کشیده شدن فیلم به کلیشه‌های رایج و افت داستان، درک برکت کمی مشکل می‌گردد.

این فیلم از جهتی که مخاطب را با سینمای فاخر آشنا می‌کند نیز، می‌تواند تاثیر گذار باشد. از سوی دیگر، فرهنگ سیستان و بلوچستان، استانی که بسیار مورد ظلم واقع شده و کمتر دیده شده است، کودکان و نوجوان‌هایی که کمتر دیده شده‌اند و میزان تلاشی که برای برآورده کردن آرزوهایشان می‌کنند، به خوبی نشان داده شده است. بنابراین بافت فیلم با مفهومی که قرار است به مخاطب خود بگوید، همراه است. در انتها، فیلم لیپار را می‌توانیم یک فیلم موفق در زمینه نوجوان بدانیم که از داستان، روایت، صحنه و نمادپردازی‌های خوبی بهره گرفته است.