تحلیلی بر فیلم قطار آن شب؛

آغاز سفر در قطارِ آن شب

نجمه بهنام نیا – فارغ التحصیل کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی (گرایش هنر و رسانه)

 

فیلمی که با بیان داستان یک‌خطی معلم آغاز می‌شود و تخیل نوجوانان حاضر در کلاس را برمی‌انگیزد تا با توجه به اصول داستان نویسی که معلم به آن‌ها آموزش داده است، داستان اصلی فیلم را رقم بزنند.

استفاده از فضای رئالیسم جادویی در سراسر فیلم، مخاطب را وادار می‌کند تا مرز معینی بین خیال و واقعیت نیابد و از عنصرِ خیال‌پردازی برای درک موقعیت استفاده کند.

باتوجه به موقعیت جغرافیایی منطقه و تلاش کارگردان برای نمایش زیبایی‌های منطقه، کادرهای مشاهده می‌شود که از لحاظ زیبایی‌شناسی قابل توجه است.

در بخش‌های متفاوتی از فیلم، و در خلال داستان‌گوییِ نوجوانان قصه، ردپای چند نمونه از دغدغه‌های کارگردان و نویسنده اثر، مانند جنگ، محیط‌زیست و مفهوم واژه‌هایی چون، دوست‌داشتن، رفاقت و کمک‌کردن مشاهده می‌شود.

ریتم فیلم تا میانه‌های داستان به خوبی روند خود را پیش می‌گیرد؛ اما در بخشی از فیلم، سرعت خود را از دست می‌دهد تا مخاطب حس تنهایی حاکم بر داستان را بیش از پیش درک کند.

پایان بندی فیلم، علی‌رغم تلاش فیلنامه‌ برای خروج از کلیشه‌های دائمی، موفق به بیان راهکاری نو، برای برخورد با مشکلات است.

استفاده از تخیل نوجوانان در روند پیش‌برد داستان و فضاهای نزدیک به ذهن آن‌ها تاثیر بسزایی، در همذات‌پنداری مخاطبان با فیلم دارد.

همراه‌کردن نوجوانانِ داستان، با قطارِ آن شب، نمونه‌ی دیگری از تلاش فیلمنامه‌نویس برای نشان دادن تخیل کودکانه‌است.

پلان‌هایی از فیلم که دارای امواج دراماتیک حسی هستند، مخاطب را با خود همراه می‌کند تا در مواقعی سوار بر امواج ترس؛ شادی و یا حتی گریه شود.