تحلیلی بر فیلم بیست و سه نفر؛

یکی برای همه، همه برای یکی

دکتر مارال محمد رضایی – دکترای تاریخ

 

زبان سینما، زبان ارتباط با عامه و فراگیر است و از این جهت روایت ماجراهایی از جنس بیست و سه نفر در قاب سینما دارای اهمیت است؛ چرا که واقعیتی که کمتر مورد توجه قرار گرفته را عمومی می‌کند. فاصله میان واقعیت و سینما در «بیست و سه نفر» را بازی‌های خوب آن نوجوان‌ها پر کرده است که همگی کم‌نقص و مؤثر بازی می‌کنند‌. سکانس‌های متعددی از این بازی‌های خوب می‌توان در خاطر نگاه داشت. سکانس صحبت برای رادیو و گفتن سن و سال، سکانس‌های داخلی در استخبارات، سکانس شهربازی همگی خوب از کار درآمده‌اند. سکانس حضور در کاخ صدام با تلفیقی از تصاویر بازسازی و ‌مستند، گریم‌هایی خوب و بازی‌هایی خوب‌تر، جنبه واقعی بودن ماجرا را گوشزد می‌کند.

درگیری آغازین فیلم با توجه به آشنایی حرفه‌ای کارگردان با فیلمبرداری، سکانس موفقی از کار درآمده و فضای جنگ و تیراندازی جذاب‌تر از مدل‌های مرسوم ساخته شده است. موقعیت‌های خوب در بیست و سه نفر کم نیست. نمایش درگیری‌های داخلی و کنش‌های درونی هرکدام از بیست و سه نفر و ظهور و‌ بروز بیرونی این کنش و نهایتا وحدت نظر و ‌عملی که رییس استخبارات را هم به زانو درمی‌آورد، نزدیک به واقعیت، به دور از شعار و اغراق و واقع بینانه روایت شده است. فیلم از کشش برخوردار است و پیگیری این ماجرا که نهایتا چه آینده‌ای در انتظار بیست و سه نفر است موجب همراهی با فیلم می‌شود. پایان‌بندی اما عقب‌تر از کلیت فیلم است و مستندگونگی فینال چفت و بست فرمی با کلیت فیلم ندارد. در عین حال فیلم‌ پر از لحظه‌های خوب است.