وضعیت سینمای کودک و سی و دومین جشنواره فیلم کودک در گفتگو با مدیرعامل بنیاد فارابی و دبیر جشنواره

علیرضا تابش: این سرزمین حاصلخیز است

سی‌ و‌ دومین جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان از ۲۸ مرداد تا ۴ شهریور در شهر تاریخی اصفهان و مجموعا در ۵ پردیس سینمایی شامل «پردیس سینمایی چهارباغ»، «پردیس سینمایی ساحل»، «پردیس هنر»، «پردیس سینمایی سیتی‌سنتر» و «سینما بهمن واقع در خوراسگان اصفهان»، با نمایش فیلم های داخلی و خارجی ویژه گروه سنی کودک و نوجوان برگزار شد.

به گزارش کسب و کار نیوز، سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، چهارم شهریور در حالی به پایان رسید که با برپایی بخش‌های جدیدی چون «کتابخانه ویدیویی»، «وب سری‌» و همچنین «پنل‌های تولید مشترک» تلاش کرد رویکردی متفاوت را در بخش سینمای ملی و سینمای بین الملل تجربه کند. دبیر این دوره از جشنواره برای اولین بار سه جایزه تشویقی برای فیلم های بخش مسابقه سینمای ایران تعیین کرد، که این جوایز تلاش دارد رویکردی اقتصادی و کسب و کاری را در سینمای کودک و نوجوان کشورمان ترویج می‌کند، این سه جایزه شامل «نوآوری»، «پیوست فرهنگی» و «نگاه کسب و کاری» در فیلم های کودک و‌نوجوان بودند.همین طور امسال بلیط فروشی بصورت اینترنتی انجام شد و براساس آمار، ضریب مخاطبان جشنواره در شهر محل برگزاری یعنی اصفهان افزایش یافت و بیش از ۶۸ میلیون تومان از بلیت فروشی در ۹ سالنی که نمایش فیلم داشتند درآمد کسب شد، همین آمار در سال گذشته حدود ۲۵ میلیون تومان بود. این در حالیست که بهای بلیت‌ها هم در جشنواره امسال افزایشی نداشت. پس از برگزاری این دوره از جشنواره و به همین مناسبت گفتگویی با علیرضا تابش، دبیر سی و دومین جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان انجام داده ایم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید.

اگر اجازه دهید، گفتگویمان را با این پرسش آغاز کنیم: تعریف شما از سی و دومین دوره‏ ی جشنواره فیلم کودک و نوجوان چیست؟ این جشنواره چه بود و چه کمکی به سینمای کودک ایران کرد؟
سلام و ممنون از اینکه به همین سرعت به سراغ موضوع اصلی رفتید، پس من هم با همین سرعت و صراحت پاسخ شما را می‏دهم: جشنواره ‏ی سی و دوم، تلاش کرد آینه‏ ی راست‏ نمای وضعیت و بضاعت سینمای کودک و نوجوان باشد، و به گمانم مهم‏ترین کمکی هم که به این سینما کرد، همین بود که پس از چندین دوره‏ تصویری بدون روتوش از این سینما ارائه کرد، و البته تلاش کرد آن را در بستر اصلیش، یعنی صنعت تصویر کودک و نوجوان معنا کند.

کمی توضیح شاید بد نباشد
حتما، البته نمی‏دانم این موضوع تا چه حد با رسانه‏ ی شما همخوانی داشته باشد، به همین دلیل هم تلاش می‏کنم خیلی خلاصه بگویم: سینمای کودک، به دلیل آنکه سالها از سوی دولت حمایت می‏شد، و نیز این جشنواره به این دلیل که تلاش می‏شد از حیثیت و آبروی این سینما حراست کند، دچار تغییر شکل و تنفس مصنوعی شده بود. ما با پدیده‏ی فیلمسازان آرشیوی و فیلم های سفارشی در جشنواره روبرو بودیم، در برخی دوره‏های دورتر حتی گاهی بیش از ۷۰ درصد از فیلمهای جشنواره ‏ی فیلم کودک، از پیش و صرفاً برای جشنواره به فیلمسازان سفارش داده شده بودند، و بلافاصله پس از جشنواره هم در آرشیوها جای می‏گرفتند. اما در دوران جدید سازمان سینمایی، این سیاست کنار گذاشته شد، و تلاش شد ظرفیت واقعی سینمای کودک، و نسبتش با صنعت تصویر کودک و نوجوان احیا شود. برای مشاهده نتایج این سیاست، طبیعتاً بیش از یکسال لازم بود، و به همین دلیل هم دوره‏ی سی‏ و دوم جشنواره، تبدیل به آینه‏ی سراسرنمایی شد، که ظرفیتهای واقعی این حوزه را به مخاطبانش نشان دهد، و ما نیز تلاش کردیم کمترین دخل و تصوری در این تصویر نداشته باشیم، تا تبدیل به مرجعی شود برای ارزیابی وضعیت این سینما در سالهای آینده و البته تصویر موجود، روشنگر نکات پنهان مانده ‏ی فراوانی شد.

آیا در این روشنگری، نکاتی هم وجود داشت که برای مخاطبان رسانه ‏ی ما و در حوزه ‏ی کسب و کار جالب باشد؟
بله! قطعاً! شاید بزرگترین یافته‏ای که ما در این جشنواره به آن دست یافتیم، در همین حوزه بود و آن اینکه، سرزمین صنعت تصویر کودک و نوجوان، برای اهالی کسب و کار می‏تواند سرزمینی حاصلخیز و پربرکت باشد. ما در این دوره از جشنواره، برای نخستین بار خدماتی را تعریف کردیم که می‏ توانست ارزش کسب و کاری سینمای کودک و نوجوان را ارزیابی کند، از تاسیس و راه ‏اندازیِ ویدیو لایبرری، و ایجاد امکان گسترش صادرات صنعت تصویر، تا آنالیز اقتصادی فیلم های راه ‏یافته به بخش مسابقه ‏ی ملی و راه اندازی بخش وب‏سری به عنوان جوان‏ترین عضو خانواده‏ ی صنعت تصویر در کودک و نوجوان، همه در این راستا طراحی شدند که فعالان حوزه‏ ی کسب و کارهای نوظهور و صاحبان سرمایه را متوجه ویژگی های منحصر به فرد صنعت تصویر کودک و نوجوان کنند، و بازخوردهایی که پس از جشنواره به ما می‏رسد، نشان می‏دهد اهالی این حوزه پیام جشنواره را دریافت کرده ‏اند.

بله! پیش از این هم، نگاهی به آمار استفاده‏ ی کودکان و نوجوانان از محصولات تصویری دیجیتال، این واقعیت را نشان می‏داد، اما آیا بدنه ‏ی سینمای کودک و نوجوان هم، در این مورد با شما هم‏ عقیده‏ هستند؟ آیا آنها هم این پیام را شنیده ‏اند؟
حقیقت این است که نمی‏توان از یک کل واحد به اسم بدنه‏ی سینمای کودک و نوجوان سخن گفت، در میان سینماگران کودک و نوجوان، صداها و سلایق مختلفی وجود دارد، که هریک در برخورد با این واقعیت تازه، رویکرد خود را داشته ‏اند. اما برآورد کلی ما این است که سینماگران و اهالی صنعت تصویر در این حوزه، خود نیز به این نتیجه رسیده‏اند که سینمای کودک و نوجوان نیاز به پوست ‏اندازی دارد، و دوران ارتزاق از اموال عمومی، و ساخت فیلم های بدون مخاطب و آرشیوی گذشته است. همینکه در میان هفت فیلم راه یافته به بخش مسابقه، تنها یک فیلم با مشارکت (و نه سرمایه ‏ی گذاری کامل) بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده بود، و بیش از ۵۰ اثر به بخش وب‏ سری دبیرخانه ‏ی جشنواره ارسال شدند، نشان می‏دهد که دست‏کم بخشی از بدنه به این واقعیت آگاه شده‏اند….

اما صداهای مخالفی هم شنیده می ‏شود…
قطعاً همینطور است و انتظار دیگری هم نمی‏توان داشت. بخشی از سینماگران کودک و نوجوان ما، متاسفانه در سنت قبلی رشد کرده‏اند و دیگر انتظار تغییر از آنها داشتن، دست کم به این زودی ممکن نیست. فیلمسازی که بیست سال است فیلم موفقی نساخته و عادت کرده است یک ماه مانده به جشنواره، از نهادهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی، پول ساخت فیلمی را بگیرد، و با نیمی از این بودجه فیلمش را بسازد و آرشیو کند، طبیعی است که با این روند مخالف خواهد بود. اما این جریان، امروزه دیگر چندان در اکثریت نیستند، بلکه روز به روز بیشتر به حاشیه می‏روند و جای آنها را کسانی می‏گیرند که هم از کودکان و نوجوانان امروز شناخت بهتری دارند و هم می‏دانند سینما یک هنر-صنعت است که همانقدر که وجه هنری دارد، وجه صنعتی هم دارد و نمی‏تواند فعالیتی ضررده باشد.

و این سود یا عدم ضرر چگونه ممکن است؟
ببینید، بازار صنعت تصویر کودک و نوجوان، بازاری با بیش از ۱۴ میلیون کاربر است، کاربرانی که به شدت به استفاده از محصولات فرهنگی تمایل دارند. آمار میزان استفاده‏ی کودکان و نوجوانان از محتوای ویدیویی آنلاین یا آفلاین، حجم استفاده‏ی این نسل از بازیهای ویدیویی، اعم از بازیهای کنسولی و موبایلی، و اقبال عظیم این نسل از موسیقی، به خوبی نشان می‏دهد چه فرصت طلایی و کم‏نظیری از منظر اقتصادی پیش روی ماست. جامعه‏ی سینماگران ما نیز، باید پوست ‏اندازی خود را تکمیل کنند و سوار همین قطار شوند تا از مخاطب خود دور نیفتند، نمی‏توان با بیانیه صادر کردن و پافشاری بر باورها و انتظارات کهنه ‏ی سه دهه ‏ی پیش، رویا بافت و از اموال عمومی ارتزاق کرد، خواه به صورت فردی، و خواه به صورت نهادی، دوران استفاده نادرست از اعتبار نهادهای عمومی یا دولتی، برای حیات مصنوعی سینمای کودک و نوجوان گذشته است. امروز، دوران کسانی است که می‏توانند با سینما در دل کودکان و نوجوانان جای گیرند و به زندگی روزمره آنها وارد شوند. تلاشهایی هم در این زمینه صورت گرفته‏اند، ما فیلمسازانی داریم که دیگر به آثار خود، همچون یک فیلم منفرد و مستقل نمی‏نگرند و از ابتدا در قالب‏ دو یا سه‏گانه به آثار خود می‏اندیشند، و البته به نسبت در بازار هم موفق بوده‏اند، اگرچه گاهی شاید در جشنواره‏ ها چندان مورد اقبال هم قرار نگرفته باشند یا از سوی هم ‏صنفانشان سخن درشت شنیده باشند، اما از مسیر درست خود انصراف نداده‏اند. این دست شیوه‏ها، و ایجاد ارتباط میان سینما، و دیگر ارکان صنعت تصویر، و صنایع مجاوری همچون موسیقی، بازی و اسباب‏بازی و کتاب است که می‏ تواند سودآوری در این حوزه‏ را تضمین کند و همچون همه‏ی دنیا سینمای کودک و نوجوان را به جایگاه اصلی خود، که راس هرم خلق ثروت در صنعت تصویر است بازگرداند.

اما عملاً چنین اتفاقی هنوز نیفتاده است…
اما می‏توان نشانه‏های آن را به خوبی دید، البته هنوز مفاهیم بنیادین این نوع نگاه در بین سینماگران نهادینه و رایج نشده است. بخشی از سینماگران ما، حتی تهیه‏ کنندگانمان، مفاهیم بنیادینی همچون برنامه ‏ی کسب و کار، برنامه‏ی مالی، یا سیکل بازگشت سرمایه را نمی‏شناسند، و با مفاهیم اصلی کارآفرینی همچون فرآیند توسعه و منتورینگ ایده، مراکز شتابدهی و نوآوری، کار گروهی و توسعه‏ی کسب و کار بیگانه ‏اند. شاید برایتان جالب باشد بدانید هنوز برخی در سینمای کودک و نوجوان، فیلمنامه را واحد اصلی ساخت فیلم می‏دانند و نگارش فیلمنامه را هم فعالیت فردی می‏دانند و تن به کار گروهی و حضور گروه ‏های خلاق در کنار خود نمی‏دهند. اما سیاستهای جدید سازمان سینمایی، و نیز رویکردهای شخص مدیر این سازمان، و نیز به تبع آن سیاستهای بنیاد سینمایی فارابی، آشکار و واضح است. ما در کنار حمایت از اکران فیلمهای کودک، حمایت از نهادهای مدنی این حوزه و بها دادن به تجربه‏ ی پیشکسوتان، به هیچ رو به دنبال بازگشت به گذشته، خواه دهه‏ های شصت و هفتاد شمسی و خواه پیش یا پس از آن نیستیم. سیاست شفاف‏سازی سازمان سینمایی، عملاً امکان پستونشینی و سرمایه‏ گذاری بر روی پروژه‏ های از پیش شکست خورده را از ما و دیگران گرفته است و به همین دلیل هم، جامعه‏ ی سینمای کودک و نوجوان، به تدریج به این سمت حرکت خواهند کرد و البته در این حوزه نیازمند کمک و مشورت متخصصان و اهالی کسب و کارهای نوین و کارآفرینی هم خواهیم بود.

اهالی کسب و کارهای نو، در این میان چه کمکی می‏توانند بکنند؟
انتظاری که ما از این عزیزان داریم، کمک به ترویج رویکردهای نو و نگاه‏ های تازه در میان سینماگران کودک و نوجوان است. از سوی دیگر، این زمین حاصلخیز نیاز به معرفی و سرمایه ‏گذاری دارد، ما در حال تلاش برای گشایش مسیر ورود آثار سینمایی به فرابورس و جذب سرمایه ‏های سرگردان در بازار سرمایه هستیم، اما در کنار آن از حضور کارآفرینان و صاحبان سرمایه‏ های مستقل در چارچوب قانون و اصول سیاست شفاف‏سازی در صنعت تصویر کودک و نوجوان حمایت می‏کنیم. این کاری است که از اهالی کسب و کارهای نو برمی ‏آید و ما مشتاق به همکاری در این حوزه ‏ها هستیم و خواهیم بود.

ممنون از وقتی که در اختیارمان گذاشتید، اگر سخنی باقیمانده است بفرمایید.
من هم ممنونم از توجهی که به سینما، به ویژه سینما و صنعت تصویر کودک و نوجوان داشته ‏اید. به عنوان سخن پایانی، می‏توانم این را بگویم که این حوزه، یکی از بالاترین نرخ‏های رشد را در صنایع نرم و هویت‏ساز کشور دارد، و به همین دلیل نیز می‏توانم با اطمینان خاطر، از صاحبان کسب و کار و سرمایه دعوت کنم، به این حوزه ورود کنند و بخشی از تمرکز خود را به آن اختصاص دهند، بنیاد سینمایی فارابی نیز، به عنوان بخشی از سازمان سینمایی کشور، تا حد ممکن و پیش‏بینی شده در قانون، در کنار آنان حضور خواهد داشت.

شایلی قرائی