فیلم «جادوی عروسکها» اثری تازه در حوزه سینمای کودک و نوجوان است که به دغدغههای نسل جدید و علاقهمندیهای آنها، بهویژه در حوزه سرگرمی و فناوری میپردازد. داستان این فیلم به سه کودک مربوط میشود که در یک شب، آرزویی یکسان را مطرح میکنند و برآورده شدن آرزوی هر سه نفرشان شرایط خاصی را برای قصه به وجود میآورد. طبق ادعای سازندگان اثر «جادوی عروسکها»آآوردش
تلاش دارد میان نوستالژیهای گذشته (عروسکهای پارچهای و دستساز) و جذابیتهای مدرن (فضای دیجیتال و مدرن رسانهای) پلی بزند و خانوادهها را نیز در مسیر روایت شریک کند. این فیلم قرار است چند روز دیگر در بخش مسابقه سیوهفتمین جشنواره بینالمللی کودکان و نوجوانان به نمایش درآید، به بهانه این اکران نزدیک و حضور در جشنواره با سعید عباسی کارگردان، مریم قنبری نویسنده و محنا پیراسته بازیگر نوجوان این اثر گفتوگو کردیم.
در «جادوی عروسکها» ما قرار است با چه دنیایی روبهرو شویم؟
قنبری: ابتدا در نظر داشتیم قصه فیلم ما مخاطب کودکی که فیلمهای روز جهان را میبیند اقناع کند و هیجان لازم را برای او داشته باشد که فیلم را تا انتها ببیند. یعنی سعی کردیم یک قصه بهروز داشته باشیم که در عین حال تا حدی از داستانهای کهن ایرانی هم الهام گرفته باشد. ارزشگذاری به فرهنگ ایرانی و روابط بین نسلها و مواردی از این دست در کلیت کار وجود دارد و در ساخت آن هم از جلوههای ویژه و کارهای اکشن برای رسیدن به یک فضای فانتزی استفاده شده است.
عباسی: ما شاهد این هستیم که در سالهای اخیر کارهایی در حوزه کودک و نوجوان ساخته میشود که حداقل من آنها را نمیپسندم و میخواستم این فضا را تغییر دهم. این سیستم که چهار بازیگر کودک و چند کمدین نسبتاً شناخته شده را در لوکیشنهای بیرونی و پارکها جلوی دوربین ببرید، دیگر جواب نمیدهد و فیلمی نیست که بچههای امروزی بپسندند. در حال حاضر هر کودک و نوجوانی با تلفن همراه خود به جدیدترین فیلمهای روز دنیا با آخرین تکنولوژی دسترسی دارد و برخی آثار سینمای کودک ایران برای بچههای امروزی سطح پایین است! امروز مثل دهههای ۶۰ و ۷۰ نیست که همه با یک عروسک در اثر نمایشی سرگرم شویم!
خب چه چیزی فیلم شما را از این قبیل آثار تمایز میدهد؟
عباسی: من سالهاست مسائل ویژوال و تکنیکهای روز را دنبال میکنم و از همان موقع این مسئله در ذهن من بود که از آنها در ساخت یک فیلم استفاده کنم. به همین دلیل در این فیلم بخش جلوههای ویژه را تا جایی که توانستیم پررنگ کردیم و همین به نظرم فیلم را به یک کار متفاوت تبدیل کرده است. من از فیلم تعریف نمیکنم که بگویم اثر خوبی است، این را باید مخاطبان بگویند ولی این ادعا را دارم که «جادوی عروسکها» در ساختار سینمای کودک ایران اثر متفاوتی است.
قنبری: بیشتر از ۶۰ درصد فیلم متکی به تکنولوژی است. یک سوله در فیلم وجود دارد که اتفاقات زیادی در آن میافتد که اکثر آنها سیجی است. چون امروز سینمای جهان متکی به جلوههای ویژه است ما هم تا حد توان تلاش کردیم از این تکنولوژی استفاده کنیم. هدف ما در «جادوی عروسکها» این بود که تماشاگر نوجوان با جلوههای مدرن سرگرم و با قصه انسانی فیلم همراه شود.
فیلم شما بازیگران کودک و نوجوان زیادی دارد، تجربه کار با آنها چطور بود؟
عباسی: کار کردن با بچهها در عین اینکه خیلی دشوار است خیلی هم لذتبخش است و درحقیقت همیشه سختیها و شیرینیهای خودش را دارد. ما مثل خیلی از فیلمهای سینمای کودک، یک روز بعد از تست و انتخاب بازیگر، بچهها را جلوی دوربین نبردیم و چون زمان کافی برای تولید پروژه داشتیم، از تعداد زیادی از بچههای علاقهمند تست گرفتیم که این پروسه دو ماه زمان برد و بعد از انتخاب بازیگر هم از یک بازیگردان استفاده کردیم که دو تا سه ماه تمرین فشرده با بچهها داشت. همین باعث شد زمان شروع فیلمبرداری همه آماده باشند و بدانند که باید چه کاری انجام دهند و نیازی نبود توضیح اضافهای به آنها بدهیم. همه بازیگران میدانستند قصه چیست، کاراکترشان چه نقشی دارد، فیلمنامه چطور به سرانجام میرسد و به همین دلیل بازی بچهها فراتر از انتظار و کاملاً حرفهای بود.
شما هم به عنوان بازیگر نوجوان فیلم از تجربهای بگو که در «جادوی عروسکها» داشتی و اینکه این همکاری چطور بود؟
پیراسته: من خیلی خوشحالم که در این پروژه بازی کردم. این پروژه برای من خیلی متفاوت بود و واقعاً تجربهای عالی شد. همه ما شب و روز بیدار بودیم تا بتوانیم بهترین سکانسها را ضبط کنیم. من متولد ۱۳۹۱ هستم و این اولین فیلم بلند سینمایی من بود، البته در کل پنجمین یا ششمین تجربه کاریام به حساب میآید. قبل از این کار در چند پروژه کوتاه و تلویزیونی حضور داشتم و فضای فیلم سینمایی را تجربه نکرده بودم.
چطور از این سن وارد فضای بازیگری شدی؟
پیراسته: شروع علاقه من به بازیگری از تئاتر بود. برادرم برای تست بازیگری یک نمایش پیش یک کارگردان تئاتر میرفت که من هم چندباری با او همراه شدم، کارگردان تئاتر من را به یکی از دوستانش که برای تیزر جشنواره به دنبال یک نوجوان بود معرفی کرد و این اولین تجربه کار تصویری من شد و از آنجا وارد این مسیر شدم.
عباسی: محنا در این فیلم حضور خیلی خوبی داشته و بازی تأثیرگذاری انجام داده است. البته بچههای دیگر کار هم خوب بازی کردند اما محنا به نظرم بازی ویژهای داشته که حیف است دیده نشود. با اینکه نقش او دیرتر وارد قصه میشود، اما این تأخیر را با بازی خوبش جبران میکند.
کمی از نقشت بگو و اینکه سختترین بخش بازی برایت کدام بخش فیلم بود؟
پیراسته: من در این فیلم نقش ارغوان را بازی میکنم و سختترین بخش برای من صحنهای بود که در سوله، فیلمبرداری شد. در آن سکانس همهچیز خیالی بود و باید به صورت خیالی دکمهها را میزدیم و به بچهها توضیح میدادیم که چه اتفاقی میافتد. مثلاً در بسته یا باز میشود، رمز را وارد کنیم و کارهایی از این دست. همچنین آنجا پر از ابهام و ترس بود که کار را سخت میکرد. آقای عباسی هم خیلی در آنجا اذیت شدند، فکر کنید ۵۰،۴۰ بچه آنجا حضور داشت و باید همه را مدیریت میکردند، اما خوشبختانه با راهنماییهای تیم تولید توانستیم از پس این سکانس بربیاییم.
فیلم ساختن و قصه نوشتن برای کودکان و نوجوانان نسل جدید چه ویژگیها و چالشهایی دارد؟
قنبری: برای نوشتن قصه برای این نسل باید خیلی باهوش عمل کرد و مخاطب را یک پله جلوتر دید. چون به نظرم آنها به دلیل اینکه انبوهی از قصههای روز دنیا را دیدهاند، هر درام و هر صحنهای را میتوانند زودتر و به راحتی حدس بزنند. البته این بچهها با گذشته بیگانه نیستند و نباید فکر کرد ارتباط آنها با نسل قبل از بین رفته است. نسل امروز بچههایی هستند که به انیمیشنهای پیشرفته و بازیهای کامپیوتری عجیبوغریب دسترسی دارند، اما در عین حال همچنان با لحظههای ساده و انسانی تحتتأثیر قرار میگیرند، بغض یا گریه میکنند. ما در این فیلم تلاش کردیم این دو دنیا را به هم وصل کنیم. در قصه، هم عروسکهای پارچهای و دستساز مادربزرگ را داریم و هم عروسکهای دیجیتالی که زنده میشوند و در فضای فانتزی و مدرن آنها را میبینیم. این ترکیب برای من مهم بود تا نشان دهیم بچههای امروز هم میتوانند با نوستالژیها ارتباط برقرار کنند.
عباسی: فیلم ساختن و نوشتن قصه برای بچههای امروز کار راحتی نیست. در بخش ساختاری و تکنیکی باید حتماً خیلی خیلی پیشرفته و با تکنولوژی روز جلو برویم چون آنها خیلی باهوش هستند، منابع متنوعی دارند و به سرعت میتوانند مقایسه کنند. اما از نظر درام به نظرم فرقی نمیکند. نکته مهم این است که فطرت تمام انسانها مشترک است. بچه امروزی هم عاشق میشود، هیجان دارد و به دنبال داستانهایی است که احساسات واقعیاش را برانگیزد. ما دیدیم این نسل با دیدن آثار نمایشی خاص تحتتأثیر قرار میگیرند و هر دو وجه در آثار مربوط به این نسل نیاز است. ما سعی کردیم ضمن استفاده از تکنیکهای روز، ساختاری داشته باشیم که برای بچههای امروز هم جذاب باشد و به نوعی این دو بخش را رعایت کنیم. ضمن اینکه این علاقه شخصی من است که به زمان گذشته و حال خیلی علاقهمند هستم و دوست دارم در یک اثر این دو زمان کنار هم دیده شوند. درواقع در قصه ما هم دهه ۵۰ داریم هم زمان حال را. این تلفیق به نظرم ساختاری دارد که بچههای امروز آن را میپسندند.
و حالا فیلم شما قرار است تا چند روز دیگر در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اکران شود. از انگیزههایتان برای حضور در این رویداد بگویید.
عباسی: من برای حضور در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، هم خیلی خوشحال و هم بینهایت امیدوار هستم، چون این جشنواره بستر اختصاصی برای دیده شدن اینگونه فیلمهاست. اینجا مخاطب میآید که فیلم کودک ببیند و میدانم که داور و خبرنگار نوجوان پرورش میدهند و برنامهریزی شده فیلم من نوعی، توسط این قشر دیده و نقد شود. این اتفاق خوبی است.
قنبری: جشنواره فرصتی است که فیلمها در جایگاه واقعی خودشان دیده شوند، مخاطب تخصصی بیاید و بچهها هم لذت ببرند. امیدوارم این رویداد استمرار داشته باشد، چون برای سینمای کودک حیاتی است، چون فیلم در جشنواره مخاطب خاص دارد و مخاطبش حتی ممکن است بینالمللی باشد و در کل دیده شدن در جشنواره برای یک فیلم کودک و نوجوان اتفاق خیلی خوبی است.
پیراسته: برای تولید این پروژه آنقدر زحمت کشیده شده که به نظرم بچهها از آن استقبال میکنند و به نظرم بازی تیم بازیگران در این فیلم مورد توجه قرار میگیرد، البته نمیدانم جایزه میگیرم یا نه ولی امیدوارم اتفاقات خوبی برای این فیلم بیافتد. جایزه گرفتن برای خودم در اولویتهای بعدی است.
شما در کل جایگاه سینمای کودک را در ایران چطور میبینید؟
عباسی: متأسفانه در کشور ما حمایت کافی از سینمای کودک نمیشود و اغلب این پروژهها با هزینه شخصی ساخته میشوند. در پلتفرمها هم شرایط سینمای کودک اسفناک است و ارقامی پیشنهاد میدهند که پول غذا و چایی سر صحنه هم نمیشود، ولی همان پلتفرم برای تولید و پخش پروژههای چیپ و احمقانه کمدی هزینههای میلیاردی میکردند و میگفتند کار کودک دیده نمیشود و ما ضرر میکنیم. این واقعاً حیف و ناامیدکننده است. ما هر تلاشی میکنیم از کودکی شروع میشود و اگر کودک را عادت دهیم به فیلم دیدن، هم سواد فیلم خوب دیدن یاد میگیرد هم به این حوزه علاقهمند میشود. اگر از سینمای کودک استقبال و پشتیبانی نشود، کمکم دیگر کاری در این حوزه تولید نمیشود. فیلم «جادوی عروسکها» با پشتوانه شخصی ساخته شده و اگر بازگشت مالی نداشته باشد سرمایهگذار نمیتواند روی فیلم بعدی برنامهریزی کند. من به این نسل علاقه دارم و دوست دارم باز هم برایشان فیلم بسازم ولی مدل من مثلاً با کارهای «عمو پورنگ» متفاوت است و این مدلی فیلم نمیسازم، چون آنها مخاطبان خردسال خاص خود را دارند و فضایشان با فضای من متفاوت است.
حرف شما درست است ولی قبول کنید مخاطبان و خانوادهها نیز نقش دارند. مثلا خانم پیراسته، به عنوان یک نوجوان خودت تا به حال چه تعداد فیلم کودک یا نوجوان در سینما دیدی؟
پیراسته: من تابه حال هیچ فیلم کودک یا نوجوانی در سینما ندیدم و اولین فیلمی هم که در سینما دیدم، «تگزاس یک» بود.
چرا فیلمی که برای شما ساخته شده را ندیدی ولی یک فیلم کمدی بزرگسال را چند بار تماشا کردی؟
پیراسته: شاید چون فیلمهایی که مثلاً رده سنی برای آنها مشخص میکنند مثلا ۱۰ تا ۱۵ سال، وقتی میبینیم متوجه میشویم مخاطب آن پایینتر از این سن است. به نظرم خیلی از فیلمهایی که در ظاهر برای نوجوانان ساخته شده درحقیقت مخاطبش بچههای زیر هشت سال بودند!
رده سنی فیلم خودتان چند سال است؟
عباسی: فیلم «جادوی عروسکها» برای گروه سنی ۸ تا ۱۶ سال ساخته شده، اما بزرگترها هم میتوانند با آن ارتباط بگیرند. نکته مهم برای ما این بود که فیلم خانوادگی باشد؛ یعنی پدر و مادر هم کنار بچههایشان بنشینند و لذت ببرند، نه اینکه وسط فیلم خسته شوند.
سازندگان فیلم «جادوی عروسکها» در گفتوگو با «فرهیختگان»: فیلم ساختن و نوشتن قصه برای بچههای امروز کار راحتی نیست
