عضو سابق شورای سیاستگذاری المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران با تاکید بر اینکه در شرایط جدید، نوجوانان با تصویر زاده میشوند و نیازی به آموزش تخصصی ندارند، گفت: در المپیاد فیلمسازی، اولویت باید القای زیست هنری ایرانی و دغدغه آرتیستی به نوجوان باشد. رویای جوانها دیگر اکران فیلمهایشان نیست، بلکه به فالوئرهای میلیونی میاندیشند.
حسین شیخ الاسلامی در گفتوگو با خبرنگار سینمایی ایرنا با تشریح ویژگیهای نسل نوجوان و با بیان اینکه باید نام این نسل را «نسل هوش مصنوعی» گذاشت، اظهار داشت: نوجوانان امروز در دل تصویر زاده میشوند و تفاوت جدی این نسل با نسلهای قبلی این است که میان واقعیت و تصویر ــ که بازنمایی واقعیت است و در گذشته همواره بر تفکیک آن تأکید میشد ــ تفاوت چندانی قائل نیستند. این ویژگیهاست که این نسل را بهطور بنیادین با تمام ادوار زیست بشر متفاوت میکند. اگر در دورههای قبلی المپیادهای فیلمسازی و برنامهها تلاش میشد میان نسل جوان و تصویر پیوند ایجاد شود تا استعدادها کشف و به سمت تصویر سوق داده شوند، امروز چنین ضرورتی مطرح نیست؛ بلکه اکنون نیازمند رویدادهایی جدی هستیم تا نسلی که در دل تصویر زاده شده را به سمت «حرفهایِ خلق تصویر» هدایت کنیم.
او با بیان اینکه در المپیادهای گذشته میکوشیدیم نوجوانان خلق تصویر را جدی بگیرند، اما شرایط امروز متفاوت است و باید به سمت برنامههایی برویم که نوجوانانی را که در معرض حجم گسترده تصویر و آنارشیسم قرار گرفتهاند نجات دهد، افزود: زمانی مزیت این المپیادها ایجاد تجربه کارگردانی برای نوجوان بود تا بتوانند با دوربینهای مختلف و حرفهای این تجربه را کسب کنند؛ اما امروز این تجربه برای هر نوجوانی دستیافتنی و آسان است. بنابراین در وضعیتی که نوجوانان با هرجومرج ادراکی روبهرو هستند و این آشفتگی در دنیای تصویر میتواند آسیبزا باشد، باید به سمت افقهای دیگری حرکت کرد.
وی آموزش مفاهیم بنیادی «نظم» و «رفتار حرفهای» را مهمترین ضرورت برای المپیاد دانست و تأکید کرد: المپیاد باید نوجوان را با مفهوم نظم و رفتار حرفهای آشنا کند، مراحل پرورش ایده را آموزش دهد و افرادی در آن حضور داشته باشند که منطق این دنیای جدید را بشناسند.
شیخالاسلامی تأکید کرد: رویای جوانها دیگر اکران فیلمهایشان نیست، بلکه به فالوئرهای میلیونی میاندیشند. ما باید آنها را در این مسیر هدایت کنیم و آموزش دهیم که چگونه در این هرجومرج تصویری، تصویر باکیفیت تولید کنند و تفاوت میان هنر تصویر و تصویر روزمره، همچنین اخلاق حرفهای و زیست هنرمندانه را بشناسند.
او در پاسخ به اینکه المپیاد فیلمسازی چقدر در مسیر درست حرکت کرده است، گفت: پاسخ به این سؤال ما را ناچار به قضاوت میکند و این کار ما نیست؛ البته امروز افرادی در حوزه مدیریت سینما حضور دارند که این منطق را میدانند و افرادی هم هستند که از آن فاصله دارند، اما امیدواریم.
اهمیت «تخصص» کمتر میشود
عضو سابق شورای سیاستگذاری المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران در پاسخ به پرسشی دیگر درباره ضرورت آموزش فضاهای تخصصی گفت: در شرایطی که در آن قدم میگذاریم، هرچه زمان میگذرد اهمیت «تخصص» کمتر میشود، چراکه تخصصی وجود ندارد که قابل دستیابی نباشد. ورود المپیاد به آموزش تخصصی در امر اجرا مهم نیست؛ بنابراین اولویت اصلی المپیاد باید القای «زیست هنری به سبک ایرانی»، انتقال دغدغههای آرتیستیک و آموزش همزیستی هنری باشد. ما باید نگهبان یک تیپ شخصیتی از آرتیست باشیم که امروز در جامعه در معرض خطر است و فضای المپیاد باید بر حفظ این پرسوناژ تأکید کند.
شیخالاسلامی با مرور تجربههای دوره گذشته المپیاد گفت: المپیاد از نظر کیفیت، سطح خوبی داشته است. در گذشته یک دوره منتورینگ را پشت سر گذاشتیم و برای استمرار آن باید به دنبال راههایی باشیم که با توجه به تغییرات زندگی نوجوانان، کیفیت منتورینگ را ارتقا دهد. تلاشمان این بوده که شیوه پرورش و گسترش ایدهها را تغییر دهیم و تا حد امکان بهروز کنیم تا خروجیها بتوانند نقطه شروعی برای رشد نسل جدید فیلمسازان نوجوان باشند.
او گفت: به نظر من تاریخ کوتاه المپیادهای فیلمسازی، مجموعهای از تجربههای روبهرشد در زمینه سرمایهگذاری بر نوجوانان مستعد است. ما در دورههای مختلف روشهای متفاوتی را آزمودهایم و هر سال برداشتهایی داشتهایم که در ادامه مسیر به کمکمان آمده است.
عضو سابق شورای سیاستگذاری المپیاد فیلمسازی درباره تجربه دورههای گذشته توضیح داد: در سالهای قبل به یک الگوی مشخص برای دریافت ایده و قرار دادن نوجوانان در محیط واقعی فیلمسازی از طریق معاشرت و همزیستی با فیلمسازان معاصر رسیده بودیم. فکر میکنم این همان مسیری است که میتواند به شکوفایی المپیاد منجر شود و برگزیدگان این دورهها بدون مشکل از سوی نظام آموزشی برای ورود به رشتههای هنری در دانشگاه پذیرفته شوند.
شیخالاسلامی اظهار داشت: این المپیاد میتواند به دریچهای برای شناخت استعدادهای برتر تبدیل شود. مسیری که تا امروز طی کردهایم بسیار سریع بوده و نسبت به شرایط فرهنگی کشور، تجربهای موفق به شمار میآید.
او درباره همافزایی بنیاد سینمایی فارابی و انجمن سینمای جوانان ایران در اجرای المپیاد گفت: المپیاد در این مسیر موفق بوده است و تنها با تداوم میتواند جایگاه خود را در منظومه فرهنگی کشور پیدا کرده و تعریف تازهای از رابطه استاد و شاگردی در سینمای ایران ارائه دهد.
وی در پایان گفت: ما نوجوانانی داریم که اعتمادبهنفس و استعداد کافی برای ساخت فیلم دارند و حتی میتوانند در سطح بینالمللی چهرههای شاخصی باشند. دستکم در این دو دوره، بهویژه در میان دختران نوجوان، استعدادهای بسیار خوبی دیدهام. اما مهمترین کمبود آنها، دسترسی محدود به فیلمهای مناسب و نداشتن نگاه فیلمسازانه به آثار موجود است. علاوه بر این، نظام آموزشی ما پر از کلیشه است؛ در حالی که فیلمسازی ــ دستکم در مراحل اولیه ــ چندان با کلیشهپردازی سازگار نیست.
