معین مهرعلیان | دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه سپینزای رم
سید جواد هاشمی پس از سری پرمخاطب و موفق آهوی پیشونی سفید و همچنین تورنادو که در سی و دومین دوره جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان حاضر شده بود، امسال با شهر گربهها پا به این جشنواره گذاشته است. این کارگردان از معدود افرادی است که به صورت جدی برای کودکان فیلم میسازد و از بازیگران صاحب نام، لوکیشنهای پرهزینه و گریمهای سنگین استفاده میکند تا کودکان را جذب آثار خود کرده و لحظاتی مفرح برای آنها رقم بزند.
شهر گربهها اثری است فانتزی و موزیکال که به خوبی مخاطب کودک و نوجوان و حتی خانوادهها را با خود همراه میکند. این اثر روایت گربههایی است که به دلایل مختلف میخواهند از گربستان به شهر گربهها مهاجرت کنند. جایی که میتوانند پیشرفت کنند و آزادی بیشتری را کسب کنند. به نظر میرسد سید جواد هاشمی رگ خواب کودکان و نوجوانان را پیدا کرده و مخاطب را در دست میگیرد. کودکان به راحتی با دیدن سکانسهای مختلف فیلم میخندند، دست میزنند و گاه حتی کمی میترسند و مضطرب میشوند.
از جمله نکاتی که در آخرین اثر این کارگردان با سابقه به چشم میخورد حضور قابل توجه امر جنسی است. در شهر گربهها به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاکید زیادی بر هویت جنسی، کلیشههای جنسیتی و اغواگری جنسی میشود. زنان فیلم شهر گربهها یا مانند مادر شنگول (مریم سعادت) و طلا و پاپی منفعل یا مانند عسل پیشی (الیکا عبدالرزاقی) بدجنس و یا مانند نازی (نیوشا ضیغمی) برآمده از کلیشهی زن لوس و اغواگر هستند. کودکان از سن دو سالگی کم کم تفاوتهای جنسیتی را متوجه میشوند و پس از ۶ سالگی کم کم از طریق ایجاد طرحوارههای جنسیتی، نقشهای زنانه و مردانه را دسته بندی میکنند. در این سنین نیاز است والدین، معلمان و رسانهها به کلیشههای جنسیتی که سبب ایجاد طرحوارههای جنسیتی خشک و انعطافناپذیر میشوند دامنن نزنند. البته این با تشویق کودکان به پذیرش نقشهای جنسیت دیگر متفاوت است. چیزی که گاه در هالیوود شاهد آن هستیم. در اواسط کودکی و نوجوانی، فرد فعالانهتر به دنبال هویتیابی جنسی است.
از نکات قابل توجه دیگر شهر گربهها تغییر ظاهر برای قرار گرفتن در نقش جنسیت دیگر است. خنگول، دوست شنگول است که با لباس و آرایشی زنانه وارد مسابقات خوانندگی میشود و با رقص و حرکاتی زنانه جلب توجه میکند. کت بانو با بازی امین زندگانی رفتاری کاملا زنانه دارد تا جایی که مشخص نیست آیا او زن است یا فردی تراجنسیتی (Transgender). همچنین پنبه نیز مردی است که برای ورود به شهر گربهها خود را یک زن جا میزند. این میزان تغییر ظاهر و جنسیت سبب سردرگمی کودکان در مسیر هویتیابی جنسی میشود. به خصوص که در کشور ما به طور رسمی تربیت جنسی نیز وجود ندارد و کودکان ما اطلاعات چندانی از هویتها و گرایشهای مختلف جنسی ندارند. کودکان زیر ۶ سال وقتی میبینند فرد بزرگسالی لباس جنسیت دیگری را بر تن عروسک میکند، معمولا اصرار میورزند که جنسیت عروسک نیز تغییر کرده است. زیرا هنوز ظرفیت شناختی کافی برای فهم پدیدهی جنسیت را ندارند. نکته تأسفآمیز و گاه تا حدی توهینآمیز برای قشر ترنسکشوال که در قانون و شرع ما نیز به رسمیت شناخته شدهاند، زاویه نگاه فیلمساز به کت بانو است. چه او یک مرد شیاد باشد و چه یک ترنس، زاویه نگاه فیلمساز به رفتارهای جنسی او نگاهی تحقیرآمیز و تمسخرآمیز است و به نظر میرسد جنسیت او عاملی برای کمیک کردن و پارادوکسیکال کردن شخصیت او میشود. گرچه شاید عدهای با رفتارهای کت بانو بخندند اما این امر تغییری در صورت مسئله ایجاد نمیکند. ما نیاز داریم به کودکان و نوجوانانمان احترام به جنسیتهای مختلف را آموزش دهیم همانطور که قوانین، قومیتها و عقاید مختلف را به رسمیت میشناسیم و به آنها احترام میگذاریم.
در پایان، امیدواریم فیلمهایی چون شهر گربهها که با بودجه و پروداکشن عظیم ساخته میشوند را بیشتر در سینمای کودک و نوجوان ببینیم و شاهد رونق بخشیدن به این عرصه باشیم اما لازم است سینماگران حین تولید آثار خود از کمک روانشناسان بیشتر بهره بگیرند تا این آثار هر چه بیشتر سالم و آموزنده باشند.