زهرا شفیعیپور فرد | کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنائی
ما این بار برخلاف اکثر روایتهای جنگ، با مادری مواجه هستیم که در نقش مادری، بسیار وابسته و ضعیف ظاهر شده است. دلبستگی عاطفی بسیار به محل زندگی پای او را از رفتن و نجات جان اعضای خانواده کوتاه میکند و از منطقه امنی که در ذهن خود ساخته است فراتر نمیرود. یدو اما پسری است که در تمام طول فیلم برای نجات جان اعضای خانواده میجنگد؛ اما نه با سلاح و دشمن بلکه با تفکر مادری که در نقش بزرگتر وی و نماد عقلمندی ظاهر شده است. استمرار و پیگیری یدو در راضی کردن مادرش از یک طرف و مسئولیتپذیری او برای تأمین مایحتاج زندگی او را همزمان به قهرمانی بدل میکند که مخاطب نوجوانان قرار میگیرد.
اگر بخواهیم دورههای گذار از کودکی به بزرگسالی را به صورت مرحلهای بررسی کنیم، به صورت ضمنی شاهد آن هستیم که یدو، تحت تأثیر شرایط جنگ، به ناگاه وارد بزرگسالی میشود درحالیکه درون او از شور و هیجان نوجوانی پر است و این همان چیزی است که دو نتیجه در پی دارد: آنچه از شرایط جنگ برای نوجوان روایت میکند و آنها را از فضای یک نوجوان و تعلقات و خانوادهاش آگاه میسازد و دوم آنچه جنگ به یکباره با سرنوشت روانی انسانها، به جز حال فیزیکی و شرایط طبیعی میکند. این مهمترین تصویری است که فیلمهایی با مفهوم جنگ و اثرات آن باید به مخاطب منتقل شود؛ حالت اضطرار مادر و رفتاری که در پی این اضطرار از او سر میزند و برعکس مادر، فرزند، با شجاعت بیبدیلش، او را قادر میسازد از سدهای مورد انتظار برای این سن عبور کند. یدو هم شخصیت نوجوان نقش اول و هم روایتی ست که در آن پسری نوجوان در سراسر فیلم مانند یک مبارز میجنگد و در پایان از طرف مخاطب مدال قهرمانی میگیرد.