نازنین ابراهیمی | دانشجوی دکتری داروسازی
برآورده شدن آرزوها توسط یک عروسک؛ رویایی است که همه کودکان در همه نسلها آن را همواره همراه داشتهاند و بام بالا نام عروسکی است که در این فیلم قرار است به این رویا تحقق ببخشد آنهم با شنیدن یک جمله: دوستت دارم. موضوع دوست داشتن و ابراز علاقه بین افراد انتخاب بهجایی از سوی نویسنده است. در این فیلم مادر یک خانواده بخاطر اینکه همسرش هیچگاه به او ابراز علاقه نکرده است میخواهد خانه را ترک کند که اگر چنین مسئلهای در فیلم عمیقتر پرداخت میشد، به ارزش فیلم میافزود. از طرفی کودکان این خانواده، حنا و امیرعلی، که نگران جدایی پدر و مادر خود هستند در تلاشند تا با کمک بام بالا و پدربزرگشان که در خانه سالمندان زندگی میکند از این اتفاق جلوگیری کنند.
در بام بالا ما شاهد شخصیتهایی هستیم که به درستی ساخته و پرداخته نشدهاند مانند پدربزرگ و مادربزرگی که در خانه سالمندان هستند و مخاطب هیچگاه متوجه نمیشود چرا یک زوج پیر که به راحتی میتوانند مسئولیتهای خود را بپذیرند در خانه سالمندان هستند؛ یا آریا که دوست نزدیک بچههاست و مادرخود را از دست داده است. چنین پرداختی میتواند از ارزش فیلم بکاهد.
در پایان می توان گفت از یک طرف ساخت موسیقی که به طور خاص مخاطبش کودک است. یکی از بزرگترین دلایلی ست که مخاطبان این فیلم یعنی کودکان را جذب میکند و از طرف دیگر لوکیشنها، فیلمبرداری و بازی مناسب بازیگرهای کودک فیلم؛ از دیگر دلایلی است که بام بالا را به یک اثر کودک تبدیل میکند و ظرفیت کافی برای دیده شدن توسط کودکان را دارد.