نشست پرسش و پاسخ فیلم «هوک» در جشنواره سی و پنجم، صبح امروز برگزار شد.
به گزارش ستاد اطلاعرسانی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، این نشست در غیاب حسین ریگی، با اجرا و کارشناسی سعید اسلامزاده و حضور قابل توجه کودکان و نوجوانان اصفهان در سالن پردیس سینمای چهارباغ برگزار شد.
مجری در این نشست به روایت فیلم اشاره کرد و سپس به تعامل با بچههایی نشست که فیلم «هوک» را در سالن سینما دیده بودند.
در این نشست هرکدام از بچهها با کنجکاوی زیاد پرسشهای کوچک و بزرگی از داستان و قصه فیلم میکردند. اسلامزاده نیز بدون پاسخ مستقیم به این پرسشها، جواب هر سوال را در میان کودکان حضار در سالن جستوجو میکرد.
یکی از بچههای حاضر در سالن به ادای دین فیلمساز به شهر سیستان و بلوچستان و ورزشکاران حاضر در آن خطه اشاره کرد. در راستای این صحبت اسلامزاده از رستم دستان و ریشه سیستانی گفت: کارگردان قصد توسط کاراکتر حمزه (امیر جعفری) منش پهلوانی و شاهنامهایِ رستم را ترسیم کرده و چنین نمایشی را برای کودکان نیز نمایان کند.
اسلامزاده ادامه داد: فیلم «هوک» با ترسیم منش و هویت پهلوانانه قصد دارد تصویری از شهر سیستان و بلوچستان نیز نمایش دهد. تصویری که در سینمای ایران بسیار مهم است و حکم یک سند را دارد. من باب همین موضوع میتوانیم به شعار فیلمساز نیز توجه کنیم. حسین ریگی شعاری جالب توجه دارد: «جهانی فکر کن، بومی عمل کن». از این رو میتوانیم به هدف کارگردان نیز در ساحت فیلم ساختن نزدیک شویم.
با پرسش یکی از کودکان پیرامون سبک و ژانر فیلم نیز مورد پرسش قرار گرفت. این پرسش از خشم و غم جاری در روایت میآمد. آنها از مخاطب هدف فیلم «هوک» از اسلامزاده پرسشهایی داشتند.
اسلامزاده پرسش را به کودکان منعکس کرد. یکی از بچهها پاسخ داد: به نظر میرسد مسئله در اینجا عنصر جذابیت است. خیلی فیلمهای هالیوودی هستند که با وجود تمام خشم و حزنی که دارند برای کودکان نیز جذاب هستند. بنابراین نمیتوانیم فیلم «هوک» را به دلیل خشم و غمی که دارد از آنِ مخاطب کودک ندانیم.
اسلامزاده پاسخ خود را به این پرسش داد و گفت: جذابیتی که در فیلمهای هالیوودی و آمریکایی وجود دارد، برآمده از قدرت رسانه و پروپاگاندایی است که به آثار ساخته شده در کشور آمریکا پر و بال میدهد. البته رنگ و لعابی که آنها در آثارشان به کار میبرند نیز مطرح است. برخی از این خشونتها به دلیل زرق و برقی که فیلمهای هالیوودی دارند، حس نمیشود. اما رویکرد آنها در استفاده از الگوهای کهن قابل ستایش است. به عنوان مثال انیمیشن «هتل ترانسیلوانیا» از افسانه دراکولا آمده است. این بهرهبرداری از الگوهای کهن همانطور که گفته شد در فیلم «هوک» نیز به واسطه شاهنامه دیده میشود. در سینمای ایران از چنین رویکردی کمتر دیده میشود. امید به آن که ویژگیهایی از این دست در سینمای کشور قوت بگیرد.