ابوالفضل جلیلی با اشاره به شاخصههای المپیاد فیلمسازی نوجوانان گفت: میتوانیم به کودکانمان بگوییم که پرواز زیباست و میتوانی در این راستا قدم برداری و پروازکردن را یاد بگیری.
«جشنواره» و «سینمای کودک و نوجوان» هر دو با نام «ابوالفضل جلیلی» گره خوردهاند؛ هم از بابت حضور در جشنوارههای مختلف سراسر دنیا و هم اینکه این نام با سینمای کودک و نوجوان از ابتدای فعالیت تاکنون عجین بوده است. او سال گذشته یکی از مربیان سومین المپیاد فیلمسازی نوجوانان بود و امسال هم در جشنواره سیوسوم فیلم کودک و نوجوان در بخش رقابتی با فیلم «مسیر معکوس» حضور دارد و بهعنوان یکی از مربیان چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوان فعال است. به بهانه شروع سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، با این فیلمساز گفتوگو کردیم.
–وقتی از سینمای کودک و نوجوان حرف میزنیم، بلافاصله همه به دوران طلایی «سینمای کودک» رجوع میکنند. در این سالها اتفاقا فیلمهای متنوعی هم برای این مخاطب ساخته شده؛ اما واقعا علت این رجوع سریع و بیفاصله به سینمای آن سالها چیست؟ به نظر شما چرا همه آسیب را میشناسند و درمانش را هم میدانند! اما اتفاق شگفتانگیزی در این سینما رخ نمیدهد؟
موفقترین فیلم بعد از انقلاب که برای بچهها ساخته شده، کماکان و با فاصله «شهر موشها» است که بر مبنای یک برنامه تلویزیونی موفق (شهر موشها) ساخته شد. علتش خیلی ساده است. خانم برومند و عوامل این فیلم عروسکی، بچهها و دنیای آنها را بهطورکامل میشناختند.
- یعنی این شناخت امروز وجود ندارد؟
طبعا هم شناخت باید قویتر باشد و هم نسل امروز بسیار جلوتر از نسل دیروز است که باید بیش از گذشته از آنها بهره گرفت. من معتقدم وقتی در عصری هستیم که افق دید کودکان و نوجوانان از ما بهتر است، باید از آنها در ساخت فیلمهایمان هم کمک بگیریم. در این زمینه، اگر به باورهای مذهبی هم رجوع کنیم، میبینیم بهترین آموزش برای کودک را در دین اسلام داریم که میگوید بچهها را تا هفتسالگی آزاد بگذارید، از هفت تا ۱۴سالگی به آنها آموزش بدهید و از ۱۴سالگی از او کمک بگیرید؛ ولی ما این روش را در جامعه عملی نمیکنیم و بههمیندلیل فیلمهایی که برای مخاطب کودک و نوجوان میسازیم، از آن چیزی که خواسته بچههاست، فاصله دارد، بههمیندلیل آنها سرگردان فضاهای مجازی هستند و اولین چیزی هم که پیدا میکنند، نکات غیراخلاقی است!
- اما در مرزبندی سینما برای کودک و درباره کودک، شما در آن سو قرار میگیرید. آیا فیلمهایی که ساختهاید، برای مخاطب کودک و نوجوان است و به خواسته آنها پاسخ میدهد؟
در دوران فعالیتم، برای بچهها نه؛ ولی از بچهها فیلم ساختهام. وقتی برای بچهها فیلم میسازی، باید یک چیزی مانند «زورو» بسازی که مخاطبش را به حرکت وامیدارد. تفکر غالب این است که وقتی برای بچهها کاری ساخته میشود، نمیتوانیم از مشکلاتشان صحبت کنیم؛ اما من معتقدم که ما باید کودکان و نوجوانانمان را آزاد بار بیاوریم تا بتوانند درباره مسائل مختلف نظر بدهند. فیلم سینمایی باید برای آنها تفکربرانگیز باشد. ما بهعنوان کارگردان سینمای کودک و نوجوان در برابر تفکرات مخاطبان وسیعی که داریم، مسئول هستیم. البته درباره فیلمهای خودم، این را باید بگویم که هنوز به باور عصر دیجیتال نرسیدهام و هنوز دوست دارم شخصیتهای فیلمم مانند گذشته در جامعه سنتی زندگی کنند. بچهای را که در دنیای chat زندگی میکند، دوست ندارم و هنوز هم به نامهنوشتن روی کاغذ فکر میکنم و قلم و کاغذ را بستری برای حرفزدن میدانم. من برای دو شخصیت اصلی فیلم «رقص خاک» کل ایران را به دنبال بازیگر گشتم؛ چون دلم میخواست برای این فیلم از کاراکترهایی استفاده کنم که چهره و رفتار نابی دارند. البته نسخهای که الان از آن فیلم در دسترس مردم است، دچار تغییر شده؛ چون در نسخه اولیه آن موزیک و دیالوگ وجود ندارد.
- و میرسیم به سینمایی که برچسب سیاهنمایی به آن میخورد. واکنش شما به این نوع نگاهها چیست؟
در بچگی دوست داشتم یک خبرنگار آزاد باشم و هر وقت که دوست داشتم، بتوانم حتی از رئیسجمهور گفتوگو بگیرم. در بین روزنامهنگاران ایرانی «مسعود بهنود» را دوست دارم؛ چون بسیار باسواد است؛ اما نگاههایی را که تولید برچسب میکند، نمیتوانم بپذیرم. این نیمه خالی لیوان را دیدن، در جاهای مختلفی رخ داده است. در تمام این سالها، بسیاری از اهالی رسانه و خبرگزاریها به جای پرداختن به نقاط قوت یک رویداد سینمایی منتظر رخدادن اشتباه در رخدادها بودهاند و درصدد فرصتی که در رسانههایشان آن اتفاق و رویداد را بکوبند. درست مثل برخوردی که با جشنوارههای مختلف صورت میگیرد. این همان نگاهی است که میتواند در جایی، من و فیلمم را به سیاهنمایی محکوم کند. در زمان شهرداری «غلامحسین کرباسچی» به او گفتم همهچیز را درست کنید تا من نخواهم نکته سیاهی را به نمایش بگذارم!
- جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان به نظر شما یک رویداد موفق است؟
در وهله نخست باید جشنواره را برای خودمان تعریف کنیم. بعد درباره موفقیت یا عدم آن حرف بزنیم. برای اولین بار چند کارگردان فرانسوی تصمیم گرفتند یک هفته فیلم برگزار کنند تا فیلمسازانی که در کشور خودشان اجازه نمایش ندارند، در این یک هفته، فیلمهایشان را برای مردم جهان به نمایش بگذارند. این گردهمایی را «جشنواره» نامگذاری کردند. پس در اصل جشنواره ریشه در یک عده فیلمساز معترض داشت که فیلمهایشان در کشور خودشان پخش نشده بود! حالا رسیدهایم به جشنوارههایی مثل فجر که میگوییم فیلم برای فلان فیلمساز است؛ پس آن را کنار بگذارید تا به جایش یکسری فیلمهای خودی را که سانسور هم شده(!) نمایش بدهیم! این دیگر تبدیل به دورهمی میشود و اسمش فستیوال یا جشنواره نخواهد بود. دورهمیهایی که بیشتر برای مسئولان کاربرد دارد؛ اما درباره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان بهعنوان فیلمسازی که دغدغه مخاطبان این جشنواره را دارد، رویدادی است که زمینه رشد را دارد و همیشه دوست داشتهام و دوست دارم که در مسیر موفقیت حرکت کند. چند سال پیش به رایزن فرهنگی فرانسه گفتم که با مسئولانشان صحبت کند تا یک جشنواره را تأسیس کنم و تمام مسئولان این فستیوال نوجوانان باشند و آنها زیر نظر یک نفر که باتجربه است فعالیت کنند. جشنوارهای که تمام نوجوانان جهان در برپایی آن دخیل باشند. جالب آنکه آنها به من پیشنهاد دادند که این جشنواره را با توجه به جمعیت نوجوان کشورمان، در ایران راهاندازی کنم! به آنها گفتم که در ایران به دلیل برخی قوانین سفتوسختش اجازه این کار را نمیدهند و… این مسئله را مطرح کردم که به جای دیگری برسم؛ اینکه جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در مسیر پیشرفت و تکاملش، روزی به جایی برسد که برپاکنندگانش کودکان و نوجوانان باشند. یک زمانی در مصر اجازه برگزاری جشنواره را نمیدادند؛ آنقدر مردم با این موضوع مبارزه کردند که الان یکی از بزرگترین کشورهای سینمایی دنیا شده است. باید ببینیم بهعنوان کسانی که جشنواره را برپا میکنیم، چه چیز را باید پوشش بدهیم. وقتی در نمایش فیلمهایمان همیشه باید نگران باشیم تا به یکی از نهادهای کشور برنخورد، این وسط سهم کودکان و نوجوانان چه میشود؟
- با توجه به ذهنیتی که دارید و به زمینههای مدرن ارتباطی علاقه ندارید؛ پس احتمالا میانهای با برپایی آنلاین این دوره جشنواره کودک هم نخواهید داشت. اینطور نیست؟
خب طبیعتا نظر من این است. جشنواره آنلاین به پای جشنواره حضوری نمیرسد. ما در عصری زندگی میکنیم که به جای چشم باید از باورهایمان استفاده کنیم. باید به مردم این را منتقل کنیم که باید به باورهایشان قدرت بدهند. اجرای جشنواره به صورت حضوری به باور من این را تلقین میکند که یک رویداد سینمایی برپا شده و همه ما درگیر این رویداد هستیم. با این اوصاف، این دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اولین قدم در عبور از عصر دیجیتال است.
- سال پیش تجربه متفاوتی از آموزش و انتقال تجربه به نوجوانان را در المپیاد فیلمسازی جشنواره در اصفهان تجربه کردید که گویا امسال هم جزء مربیان این رویداد هستید. فکر میکنید این حرکتها، با نتیجه همراه خواهد بود؟
بهترین چیزی که درباره بچهها یاد گرفتهام، ارتباط رودررو با آنهاست که میتواند موجب یادگیری درست آنها شود. سال گذشته دختر نوجوانی در کلاسها حضور داشت که ایدههای بسیار خوبی را ارائه میداد؛ اما در بیان ایدههایش ترس داشت. در اولین قدم برای او، ترسش را از بین بردم که بتواند حرف بزند. وقتی میخواست طرحش را در فینال المپیاد تعریف کند، قرار شد دختری از بوشهر این کار را بر عهده بگیرد. من با کمک بقیه بچهها روی اعتمادبهنفسش کار کردیم و دست آخر، این کلاسها روی این نوجوان آنقدر تأثیر عجیبوغریبی داشت که امسال توانست فیلم خودش را بسازد و ارائه بدهد. خب طبیعتا این غلط است که به این نوجوانها از الان بگوییم که تو یک فیلمساز هستی و در این مسیر میتوانی قدم برداری. ما میتوانیم به کودکانمان بگوییم که پرواز زیباست و میتوانی در این راستا قدم برداری و پروازکردن را یاد بگیری. فیلمسازی همینطور است. ما میتوانیم نوجوان را برای این کار آماده کنیم و برای راهیابی به این عرصه، او را راهنمایی کنیم.
–با فیلم «مسیر معکوس» در بخش مسابقه این دوره از جشنواره حضور دارید. آیا این هم فیلمی در حال و هوای سینمای «ابوالفضل جلیلی» است؟
فیلم «مسیر معکوس» بهنوعی از خودم برگرفته شده و بنیاد سینمایی فارابی هم در ساخت آن مشارکت داشته است. ازآنجاکه هیچوقت فیلمهایم برای مخاطبان ایرانی نمایش داده نشده، در فیلمهایم تمام جهان را در نظر میگیرم؛ چون ممکن است روزی در یک فستیوال برای تمام فیلمسازان جهان پخش شود. «مسیر معکوس» هم چنین حالوهوایی دارد.
فرانک آرتا/ روزنامه شرق