محمد حافظ حکمی
هشت ماه از روزهای سخت زندگی با کرونا میگذرد. هرچند بسیاری از کارشناسان و متخصصان علوم پزشکی از همان روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا در ایران، هشدار طولانی مدت بودن وضعیت پاندمی را میدادند، اما در باور عمومی جامعه، وضعیت اسفند و فروردین گذرا و کوتاه مدت بود.
اقشار مختلف جامعه هر بار که با محدودیت در مناسک و آیینهای خود مواجه میشدند شوکه میشدند و به جستجوی راههایی جایگزین برای آن میشتافتند. نوروز کرونایی، رمضان و لیالی قدر کرونایی، فوتبال کرونایی، محرم و اربعین کرونایی و حالا جشنواره فیلم کرونایی!
معتقدم کووید۱۹ در کنار تمام آسیبها و آفتها و ضربههایی که به جامعه ما وارد کرده و در کنار تمام عزیزانی که ما را از بودن در کنارشان محروم نموده است، این حقیقت را در مقابل چشمان ما قرار داده که «اگر توان تغییر و انطباق با شرایط جدید را ندارید، محکوم به حذف هستید» و اساسا یکی از شاخصهای تابآوری همین قدرت تطبیق با شرایط جدید و پیشبینی نشده است. در چنین مواقعی است که سازمانها و مدیران خلاق و نوآور امکان بروز و ظهور پیدا میکنند و به هر میزان که تار و پود خود را با خلاقیت عجین کرده باشند و تا هر کجا که در مقابل نوآوری فرش قرمز پهن کرده باشند، توفیق پیشتازی و موفقیت نیز خواهند یافت. میخواهم پا را کمی فراتر بگذارم و بگویم در جامعهای که هزینه تغییر و نوآوری و به موازات آن مقاومت در برابر ایدههای قدیمی نیز به شدت بالاست، شیوع پاندمی کرونا در حکم یک تسهیلگر نوآوری نیز به حساب میآید. گویی همه ذینفعان در یک مناسبت اجتماعی و یا حتی یک کسب و کار به آنچه در حال وقوع بوده است رضایت داشتند و مگر از خوف و به جبر کرونا، امکان تغییرات فناورانه – که اتفاقا به عدالت نیز نزدیکتر است- ممکن نبود.
برگزاری جشنواره آنلاین فیلم کودک و نوجوان اصفهان از همین قسم مناسک و مناسبتهای اجتماعی بود. از زمانی که ادامه شرایط پاندمی حداقل تا پایان سال برای همه مسجل شد، سه راه بیشتر پیش روی مدیران جشنواره وجود نداشت. اولین راه عدم برگزاری بود. پاک کردن صورت مسأله از گزینههای مورد علاقه مدیران بیانگیزه است. راه دوم شوخی زشت «برگزاری با رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصله اجتماعی» بود. گزینهای غیرمسئولانه که تمام آنچه باید نسبت به شرایط قبل پاندمی اضافه انجام میشد توزیع ماسک در ورودی سینماها و افزایش سانسها و فروش بلیط بصورت نیمهظرفیت بود که تجربه نشان داده عملا موفق نمیبود و به فستیوالی برای شیوع بیشتر کرونا تبدیل میشد. اما راه سوم یا برگزاری آنلاین جشنواره از آن دستمالهایی بود که کمتر کسی حاضر بود به سری که درد نمیکند، ببندد!
تجربه نشان میدهد این حجم از تغییرات در زیرساختها و فرم و محتوا و تمام شئون جشنواره ممکن نبود، مگر آنکه برگزارکنندگان آن از دورههای قبل و روزهای قبل از پاندمی به این تغییر بزرگ اندیشیده باشند و کرونا تسهیلگر این تغییر بزرگ شده باشد. تغییر در تمامی ابعاد برگزاری جشنواره به حدی زیاد است که گزاف نیست اگر بگوییم «برگزاری جشنوارههای فیلم در ایران به پیش و پس از جشنواره فیلم کودک و نوجوان سال ۹۹ تقسیم میشود.» بنحوی که ما حتما شاهد بخشهای مهمی از این تجربه در جشنواره فیلم فجر امسال نیز خواهیم بود.
توسعه زیرساختهای ارتباطی و فنی، بازآفرینی الگوی نمایش، تغییر مدیومهای اطلاعرسانی، تدوین و تنظیم پیوستهای اخلاقی و حقوقی اکران آنلاین فیلمهای جشنوارهای و موارد متعددی از این دست تنها بخشی از اقداماتی بوده است که در راستای تغییر پاردایم جشنواره فیلم کودک و نوجوان صورت پذیرفته است و خود تاییدی بر مدعای مذکور است که « بنیاد سینمایی فارابی از قبل از پاندمی رویای جشنواره آنلاین را در سر میپرورانده.»
بر هیچکس پوشیده نیست که امسال چه بسیار کودکان بیشتری که امکان دستیابی به محتوای جشنواره را داشتند و چه بسیار خانوادهها که توانستند از این محتواها برای فرزندانشان استفاده کنند. مشارکت و همکاری تنگاتنگ تمام ذینفعان این زنجیره اعم از دبیرخانه جشنواره در مقام مجری و صاحبان و تولید کنندگان محتوا از یک سو، و سکوهای توزیع و توسعهدهندگان فنی از سوی دیگر، خود به الگوی مناسبی از مشارکت مثبت بخش عمومی و خصوصی با اهداف واضح و بر اساس معماری برد-برد بود. فراموش نکنیم که بسیاری از مدیران سنتی – حتی اگر گزینه برگزاری آنلاین را از بین گزینههای سه گانه مذکور انتخاب میکردند- قائل به تعریف و البته پذیرش ریسک الگوی مشارکت برد-برد با بخش خصوصی نبودند. چه بسا آنانکه چرخ را از ابتدا اختراع میکردند و مناقصه « طراحی و توسعه و پشتیبانی سامانه جامع برگزاری نمایشگاه آنلاین» را برگزار میکردند و ظرفیتهای بخش خصوصی را نادیده میگرفتند و ضمن تضییع و اسراف حقوق بیتالمال حتما به این میزان از مخاطب نیز دست نمییافتند.
درس جشنواره آنلاین فیلم کودک و نوجوان برای همه ما این است که اولا به بخش خصوصی و سکوهای داخلی اعتماد کنیم. ثانیا به جای ترس از تغییر، از تغییر نکردن بهراسیم که نتیجهای جز حذف و پایان در پی نخواهد داشت. از جشنواره کودک بیاموزیم که اگر در راستای منافع سالنهای سینما جلو برگزاری آنلاین جشنواره را میگرفتیم به تمام زنجیره تولید و توزیع و تماشای محتوای کودک و نوجوان – و به آن کودکی که از یک شهر بسیار کوچک امسال برای اولین بار توانسته بود همزمان با نوجوانان کلانشهرهای مجهز و برخوردار از تماشای فیلمها لذت ببرد- خیانتی بس بزرگ کرده بودیم. از جشنواره کودک سال ۹۹ بیاموزیم که از انجام دادن و وجود برخی کاستیها نباید ترسید. این کاستیها بخشی از طبیعت پیشگامی و شجاعت است و در طول مسیر مرتفع خواهند شد.
مدیران بنیاد سینمایی فارابی وظیفه سختی در مستندسازی تجربه عظیم خود و به اشتراک گذاشتن زکات این تجربه با صاحبنظران و متولیان دیگر رویدادهای مشابه در کشور دارند تا با همفکری جمعی و مباحثه، امکان تعریف جایگاه و نقش ذینفعان بیشتری – نظیر اپراتورهای تلفن همراه- در این بستر فراهم گردد و از کنار مباحثات نقادانه، راهکار جامعتر و کلانتری در این زمینه ایجاد گردد.
عضو هیأت مدیره تلویزیون تعاملی تیوا