معین مهرعلیان، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه ساپینزای رم | «شاهینها» به کارگردانی براگی تور هینریکسون از طرف کشور ایسلند در بخش بین الملل سی و سومین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان شرکت کرده است. این اثر داستان کودکی به نام ایون را روایت میکند که به همراه هم تیمی های خود در مسابقات فوتبالی در یک جزیرهی آتش فشانی شرکت میکند. علیرغم اینکه ایون در فوتبال مهارت خوبی دارد، اعتماد به نفس کافی ندارد و خجالتی و کم حرف است. شکست شدن دست کاپیتان تیم توسط ایان طی یک برخورد اتفاقی در همان مسابقهی اول باعث میشود اکثر بازیکنان تیم با او بد شده و بر تحقیر ها و نادیده گرفتن های خود بیفزایند. همچنین کاپیتان یکی از تیم میزبان مسابقات ایبار که بازیکن بسیار بامهارت و البته خشنیست نیز از همان ابتدا با ایون درگیر میشود و این ها همه سبب میشود شخصیت اصلی فیلم با چالش های درونی و بیرونی زیادی در این مسابقات مواجه شود.
شاهین ها را میتوان اثری ارزنده از منظر روانشناختی دانست زیرا بر برخی از مفاهیم مهم روانشناسی از جمله همدلی، شفقت و دیدن رنج ها دست میگذارد. در این اثر هر کسی مشکلاتی دارد و در ابتدا شخصیت ها به مظلوم ها و ظالم ها تقسیم میشوند اما رفته رفته در جریان فیلم متوجه میشویم هر کس چه رنج هایی دارد. انسان ها در مواجهه با مشکلات بیرونی لایهای حفاظتی به دور خود میپیچند که همین امر باعث بروز مشکلاتی در ارتباطات آنها میشود. برای بهبود روابط باید این لایه ها را کنار بگذاریم و سعی کنیم رنج هایی که پشت این لایه هاست را ببینیم و همدلانه یکدیگر را درک کنیم. ایبار و پدرش توتی در این فیلم به خوبی مفهوم مذکور را به تصویر میکشند. ایبار در مواجهه با دیگران همواره رقابت جو، تندخو و پرخاشگر است و سعی میکند با زورگویی و تحقیر دیگران، بر روی ضعف های خود سرپوش بگذارد. ایون همواره از او میترسد و با او در چالش است تا لحظهای که با باطن زندگی ایبار مواجه میشود. باطنی که حکایت از زندگی سخت او دارد. توتی، پدر ایبار، بازیکن اسبق تیم ملی و شخصی دائم الخمر است که همواره پسرش را تحقیر کرده و او را تنبیه فیزیکی میکند. با کنار رفتن این پرده، طبیعتا احساس شرم به او دست میدهد و بعد که دیگر چیزی برای پنهان کردن ندارد و خود واقعی اوست که با دیگران مواجه میشود، میتواند صمیمیت و دوستی را تجربه کند. گویی که رواندرمانی برای او محقق میشود، چه آنکه اصلا هدف رواندرمانی همین است. بالا بردن ظرفیت فرد برای مواجهه با واقعیت و پذیرش آن و بعد اصلاح رابطه با خود و دیگران. درست در همین لحظه است که ایبار همدلی را نیز درک میکند و حتی میتواند رنج های پدرش را نیز ببیند و او را دوست بدارد. “اون خیلی یکی از سکانس های قابل تأمل فیلم نیز مسابقهایست که ایون در آن گلی بسیار زیبا به ثمر میرساند. به ثمر رساندن این گل به نظر میرسد خواستهی او و تیم است اما او از به ثمر رسیدن این گل نه تنها خوشحال نیست، بلکه بلافاصله بعد از آن پرخاشگری میکند. در این صحنه ایون گویی از دفاع انفعال دست بر میدارد و گویی انرژی خود را در مسیر والایش هدایت میکند اما این باعث نمیشود که حال او خوب شود. به هدف رسیدن زمانی لذتبخش است که محرک آن نیروی عشق باشد و نه خشم (aggression). در واقع ایون مکانیزم دفاعی خود را با یک مکانیزم دیگر جایگزین میکند. گرچه نتیجهی اولی انفعال و تو سری خور بودن است و نتیجهی دومی گل زدن و آزاد کردن خود از قید و بند ترس اما در نهایت نتیجهی هر دو، حال بد ایون و افزودن بر دردهای اوست.
در مجموع شاهین ها اثریست کاملا مناسب و جذاب برای نوجوانان که با توجه ویژهی فیلمساز به لایههای روانشناختی انسان ها ساخته شده و بسیاری از سکانس ها و شخصیت های این فیلم از این جهت قابل تحلیل و بررسی هستند. این اثر به خوبی میتواند در جهت آموزش غیرمستقیم کودکان و نوجوانان به کار گرفته شود و به افزایش همدلی آن ها کمک کند و لحظاتی نه تنها سرگرم کننده، بلکه مفید را نیز برای مخاطبان به ارمغان بیاورد.