رقیه توکلی: جایزه ویژه شهید بهنام محمدی برای من خیلی ارزشمند است | سینمای کودک و نوجوان را باید جدی گرفت، چون بچه‌ها آینده مملکت را می‌سازند

در دوران دفاع مقدس مردم از همه شهرهای این مرز و بوم درگیر جنگ بودند و در خلق حماسه‌های مختلف تاریخ این کشور سهم داشتند. فیلم «مهران» درباره شهری است که در مرکز کشور قرار دارد و شاید در نگاه اول به طور مستقیم درگیر دفاع‌مقدس نباشد، اما جنگ، تأثیرات آن و مشارکت‌های اجتماعی را نمی‌توان درباره‌اش نادیده گرفت. داستان فیلم «مهران» در تابستان سال ۶۵ می‌گذرد. شهر مهران اشغال شده و یک خانواده کُرد جنگ‌زده‌ وارد شهر یزد می‌شوند و پسربچه ۱۲ساله یزدی با نام مهران، میزبان این خانواده است.

به گزارش ستاد اطلاع‌رسانی جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان به نقل از قدس آنلاین، در دوران دفاع مقدس مردم از همه شهرهای این مرز و بوم درگیر جنگ بودند و در خلق حماسه‌های مختلف تاریخ این کشور سهم داشتند. فیلم «مهران» درباره شهری است که در مرکز کشور قرار دارد و شاید در نگاه اول به طور مستقیم درگیر دفاع‌مقدس نباشد، اما جنگ، تأثیرات آن و مشارکت‌های اجتماعی را نمی‌توان درباره‌اش نادیده گرفت. داستان فیلم «مهران» در تابستان سال ۶۵ می‌گذرد. شهر مهران اشغال شده و یک خانواده کُرد جنگ‌زده‌ وارد شهر یزد می‌شوند و پسربچه ۱۲ساله یزدی با نام مهران، میزبان این خانواده است.

این فیلم سینمایی به کارگردانی رقیه توکلی و تهیه‌کنندگی محمد پیرهادی که با مضمون کودک و نوجوان و دفاع‌مقدس در شهر یزد ساخته شده است، در سی و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان توانست پروانه زرین و جایزه ویژه شهید بهنام محمدی را برای کارگردان جوان آن کسب کند. رقیه توکلی متولد سال ۱۳۶۴ در یزد، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس ایرانی است که در کارنامه او چندین فیلم کوتاه و دو فیلم بلند سینمایی «مادری» و «مهران» به چشم می‌خورد. به بهانه برگزیده شدن «مهران» در جشنواره فیلم کودک و نوجوان، با رقیه توکلی، کارگردان جوان این فیلم گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

از ایده شکل‌گیری فیلم «مهران» برایمان بگویید، جرقه ساخت این فیلم چطور زده شد؟

پس از اینکه فیلم «مادری» را ساختم، می‌خواستم فیلمی بسازم که یزدی باشد و از مردم یزد بگوید. کم‌کم قصه این بچه‌ها شکل گرفت و این‌طور نبود که  از ابتدا به صورت کلی، قصه فیلم «مهران» خلق شود بلکه قصه به تدریج کامل شد. در واقع از زمان ساخت نخستین فیلم بلند سینمایی‌ام «مادری» درگیر ایده مهران بودم و سرانجام پس از چندین بار نگارش، فیلم‌نامه نهایی شکل گرفت. «مهران» جزو معدود فیلم‌های بلند سینمایی است که اکثر عواملش متعلق به همان شهر هستند و این در شهر ما سابقه نداشته است. در واقع می‌توانم بگویم همه عوامل فیلم، یزدی هستند. مهران تجربه‌ای کاملاً متفاوت از فیلم مادری برای من است، با دنیایی متفاوت از آن فیلم و البته یک نقطه اشتراک به نام شهر یزد.

شما در این فیلم به بخش کمتر پرداخته شده جنگ پرداختید و آن هم میهمان‌نوازی مردم شهرهای دیگر ایران همچون یزد از مهاجران شهرهای جنگ‌زده ایران بود، اهمیت پرداختن به این موضوع چه بود؟

در دوران دفاع‌مقدس مردم از همه شهرهای این مرز و بوم درگیر جنگ بودند و در خلق حماسه‌های مختلف تاریخ این کشور سهم داشتند. یزد جزو شهرهای ایمن در زمان جنگ بود که ارتباط مستقیمی با جنگ نداشت، یعنی همچون شهرهای مرزی درگیر مستقیم جنگ نبود و به همین دلیل مردم شهرهایی که مورد حمله دشمن واقع می‌شدند، به شهرهای امن ایران از جمله یزد می‌آمدند. هنوز هم بسیاری از مهاجران جنگ‌زده در این شهر مانده‌اند و زندگی می‌کنند. این موضوع برای من خیلی جالب بود و روایت بخشی از آن در این فیلم اتفاق بود، اینکه بتوانم وجه میهمان‌نوازی مردم یزد در زمان جنگ را نشان دهم.

چرا فیلمتان را با این موضوع برای مخاطب کودک و نوجوان ساختید؟

من در ابتدا به دنبال این نبودم که فیلمی برای مخاطب خاص مثلاً مخاطب کودک و نوجوان بسازم. می‌خواستم فیلمی بسازم که همه آن را دوست داشته باشند و فکر می‌کنم فیلم «مهران» این فضا را دارد و اعضای خانواده می‌توانند در کنار یکدیگر آن را ببینند. پدرها و مادرها با دیدن این فیلم، لذت نوستالژیک بودن آن را می‌برند و مخاطبان کودک و نوجوان هم با بچه‌های توی فیلم همذات‌پنداری می‌کنند. اینکه فیلم برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته شد، ناخودآگاه شکل گرفت، این‌طور نبود که از ابتدا بخواهم یک فیلم کودک و نوجوان بسازم.

به نظر شما موضوعاتی همچون دفاع‌مقدس یا وحدت ملی و وطن‌دوستی را چطور می‌توان به مخاطب نوجوان ارائه کرد و مدیوم سینما چه ظرفیت‌هایی برای پرداختن به این موضوعات و انتقال این مفاهیم به مخاطب نوجوان دارد؟

به نظرم خیلی نباید مستقیم‌گویی کرد، من از مستقیم‌گویی بیزارم. می‌توان با قصه‌های شاد و فضاسازی خوب، این مفاهیم را به مخاطب نوجوان منتقل کرد و در فیلم «مهران» این اتفاق افتاده است. ما در این فیلم قصه اصلی خودمان را دنبال می‌کنیم، ولی در دل آن قصه، مفاهیمی را به مخاطب نوجوان منتقل می‌کنیم که غیرمستقیم است و این‌طور نبوده که برای انتقال این مفاهیم، برنامه‌ریزی کنیم.

فیلم شما پروانه زرین و جایزه ویژه شهید بهنام محمدی را در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان کسب کرد، این جایزه برایتان اهمیت دارد و آیا تغییری در مسیر فیلم‌سازی شما ایجاد خواهد کرد تا فیلم‌های دیگری در حوزه سینمای کودک و نوجوان بسازید؟

جایزه ویژه شهید بهنام محمدی برای من خیلی ارزشمند است، چون این شهید، نوجوان باهوشی بوده است که امیدوارم برکت آن را در آثار بعدی‌ام ببینم. اینکه بخواهم از الان بگویم تصمیم دارم فیلم‌سازی در حوزه کودک و نوجوان را ادامه بدهم، تصمیمی در این‌باره نگرفتم. می‌خواهم فیلم‌سازی‌ام را ادامه بدهم و با مخاطبم همراه باشم و هنوز تصمیمی برای تغییر در این مسیر  نگرفته‌ام.

شما این فیلم را در چه شرایطی ساختید، از دشواری‌های ساخت این فیلم برایمان بگویید؟

این فیلم بازسازی اتفاقی در دهه ۶۰ است، اما با بودجه کمی ساخته شده است و تمام عوامل فیلم از بچه‌های یزد هستند. به جز آقای «طاهر پیشوایی» از صدابراداران خوشنام سینمای ایران که اصالتاً یزدی هستند، بقیه عوامل برای بار اول، کار حرفه‌ای سینمایی انجام می‌دادند، همچون فیلمبردار، طراح صحنه، طراح لباس، مدیر تولید و بازیگران. با اینکه «مهران» فیلم دوم بلند سینمایی من است، ولی من هم اول راه هستم و همه این‌ها شرایط تولید را دشوار کرده بود و سختی‌های آن برایم شیرین و لذتبخش بود و به تجربیاتم اضافه کرد. من تحصیلکرده رشته سینما هستم، سینما را آکادمیک یاد گرفتم، آن را با فیلم کوتاه و فعالیت مداوم تجربه کردم. ساخت فیلم اولم را با  تجربه خوب و بد پشت سرگذاشتم و این فیلم هم قطعاً تجربه سازنده‌ای برایم داشته است. با وجود اینکه فیلم‌نامه‌ام در یزد می‌گذرد، اما این ماجرا، امتیاز خاصی برای ساخته شدن فیلم در این شهر برایم نداشت و تولید فیلم به ‌تهیه‌کنندگی محمد پیرهادی و با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی به سرانجام رسید. می‌توانم بگویم «مهران» تجربه‌های مفیدی برای من دارد که به تثبیت مسیر فیلم‌سازی‌ام کمک بسیاری می‌کند.

در فیلم اولتان «مادری» از بازیگران شناخته‌شده استفاده کردید، چرا در فیلم «مهران» سراغ بازیگران بومی یزد رفتید؟

در فیلم مادری از عوامل حرفه‌ای و بازیگران شناخته‌شده سینمای ایران استفاده کردم، ولی در «مهران» برعکس این کار را انجام دادم و سراغ عوامل و بازیگران بومی رفتم که هر دو برایم تجربه شیرینی بود. هنوز هم دارم تجربه می‌کنم تا ببینم در آینده چه کاری باید انجام دهم. هنوز برای کار کردن خیلی جوان هستم و امیدوارم با تجربیاتی که بدست می‌آورم تا چند سال آینده اتفاقات خوبی در مسیر فیلم‌سازی‌ام رخ دهد.

به نظر شما فیلم‌های کودک و نوجوان آن‌طور که باید جدی گرفته می‌شوند، چه در تولید و چه در اکران؟

به نظرم سینمای کودک و نوجوان را باید جدی گرفت، ولی متأسفانه در اکران، تعداد فیلم‌های موفق در گیشه بسیار محدود هستند. تعداد فیلم‌سازان موفق کودک و نوجوان هم بسیار کم هستند. وقتی می‌بینم چه فیلم‌هایی را در سینمای ایران دوست دارم، چند تا از آن‌ها فیلم‌های کودک و نوجوان است، همچون بچه‌های آسمان و بادکنک سفید، این فیلم‌ها در بچگی مرا عاشق سینما کرد. این حوزه را باید خیلی جدی گرفت، چون بچه‌ها، آینده مملکت را می‌سازند.

زهره‌کهندل