دبیر سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان با اشاره به دستاوردهای این دوره جشنواره، گفت: به گمانم پس از جشنواره فیلم کودک و نوجوان، امتیازها و مزایای برگزاری آنلاین جشنواره چنان شناخته شده است که دیگر برگزاری یک جشنواره بهصورت گذشته، انتخابی منطقی نخواهد بود.
به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی به نقل از روزنامه شرق، با شیوع ویروس کرونا در جهان بقای حرفههای مختلف با خطری جدی مواجه شد. بنابراین سبک زندگی تازهای که بشر مجبور به انتخاب آن بود، شکل فعالیتهای مختلف را تغییر داد. جشنوارههای فرهنگی و هنری که تا چند ماه قبل پرشور و با استقبال کمنظیر علاقهمندان بسیاری مواجه بود، چارهای جز تمکین از پروتکلهای سازمان بهداشت جهانی نداشتند. به این ترتیب شیوه برگزاری جشنوارههای مختلف به سمت آنلاین رفت. در همین راستا جشنوارههای سینمایی ایران نیز این مدل را برای برگزاری انتخاب کردند. علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی که بهتازگی تجربه دبیری جشنواره فیلم کودک و نوجوان را پشتسر گذاشته درباره برگزاری آنلاین رویدادهای فرهنگی و سینمایی در ماههای پیشرو با ما صحبت کرد.
شیوع ویروس کرونا در جهان همه رویدادها از جمله جشنوارههای سینمایی را هم تحت تأثیر قرار داده است. امسال جشنواره کودک شکل تازهای از برگزاری را تجربه کرد که موافقان و مخالفانی داشت. تجربه شما از برگزاری این دوره جشنواره کودک چه بود؟
جشنوارهها بهویژه درحوزه فیلم و سینما ذاتا رویدادهایی متکی به نظامهای اجتماعمحور هستند و بیتردید با حضور فیزیکی اهالی فیلم و سینما، معنا پیدا میکنند و زمینههای شکلگیری تبادلات و گفتوگوهای تخصصی ایجاد میشود که اساسا با گسترش کرونا و محدودیتهای ناشی از آن، کارکرد اجتماعمحور و میدانی آن دچار اختلالاتی میشود. اما سایر وجوه جشنواره، مانند نمایش آثار، کارگاههای آموزشی، پویشها و رویدادهای جنبی میتوانند کارکرد خود را با بهرهگیری از فضای مجازی داشته باشند.
ما امسال در جشنواره فیلم کودک تلاش کردیم تا بتوانیم نمایش فیلمها، کارگاهها و نشستهای تخصصی، نکوداشتها و برنامههای جنبی جشنواره را حفظ کنیم و از ظرفیت و ضریب نفوذ بالای فضای مجازی برای عرضه آنها در گسترهای وسیعتر استفاده کنیم. روندهای جهانی در جشنوارههای سینمایی هم نشان میدهد که تقریبا میتوان مطمئن بود، حداقل در آینده نزدیک، هیچ جشنوارهای بهصورت صددرصد فیزیکی، برگزار نمیشود، در ایران هم این تصور باید تصحیح میشد که با برگزاری آنلاین جشنواره فیلم کودک و نوجوان، این اتفاق افتاد.
برگزاری جشنواره فیلم کودک زمینهای شد تا بعد از مدتها، دوباره، بحث و گفتوگو درباره سینمای کودک و نوجوان اوج بگیرد. پلتفرمها و حتی صداوسیما همراه بودند و گرد محور جشنواره فعالیت مؤثر داشتند که این دستاورد بسیار ارزندهای برای سینمای کودک و نوجوان محسوب میشد.
برای نخستینبار در ایران، جشنوارهای سینمایی با جایگاهی بینالمللی برگزار شد که همه ایرانیان در تمام نقاط کشور، قادر بودند فیلمهای برگزیده جشنواره را از طریق سه پلتفرم فیلیمو، نماوا و تیوا مشاهده کنند. همچنین رشد چند برابری داوران کودکان و نوجوانان از سراسر کشور، به مدد فضای مجازی، به گسترش عدالت فرهنگی در حوزه سینما کمک کرد.
شفافیت کامل جشنواره و کاهش و حذف برخی از هزینههای فاقد ارزش افزوده مرتبط با شیوه برگزاری فیزیکی، از مهمترین دستاوردهای برگزاری آنلاین بود. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت وجه بینالمللی این رویداد است. بخش بینالملل جشنواره با تکیه بر ارتباطات و مراودات خود که بهواسطه حضور مستمر در بازارها و رویدادهای بینالمللی کسب میشود، توانست از این ظرفیت برای کاهش چشمگیر و بهحداقلرساندن هزینهها در برگزاری کارگاهها و نشستهای تخصصی، برپایی پنلهای تولید مشترک و نمایشهای ویژه و مرور برگزیدگان سالهای گذشته و… بهره ببرد که دستاورد بسیار مهمی به شمار میآید.
بهاینترتیب میتوان گفت در شرایط عادی هم برگزاری به شیوه آنلاین، انتخاب مناسبتری است؟
اجازه دهید صراحتا تصورم را بیان کنم، به گمانم پس از جشنواره فیلم کودک و نوجوان، امتیازها و مزایای برگزاری آنلاین جشنواره چنان شناخته شده است که دیگر برگزاری یک جشنواره بهصورت گذشته، انتخابی منطقی نخواهد بود. هیچکس نمیتواند آینده را پیشبینی کند، اما اگر پس از بحران کرونا، مدیریت فرهنگی کشور بار دیگر به سمت برگزاری صرفا سنتی جشنوارههای فرهنگی و هنری حرکت کنند، بسیار اسباب شگفتی خواهد بود.
بههرحال جشنواره فیلم کودک هم نتوانست همه مراسم خود را به شکل آنلاین برگزار کند. چرا؟
بله، درست است، در واقع این سوءتفاهمی را که هنوز هم در برخی رسانهها یا از سر عدم دقت یا از سر شیطنت تکرار میشود، باید برطرف کرد. شاید این گفتوگو موقعیت مناسبی برای توضیح این نکته است. ما در عصری زندگی میکنیم که هیچ پدیدهای در آن نمیتواند مطلقا دیجیتال یا مطلقا آنالوگ باشد. به همین دلیل هم اندیشمندان نام این عصر را روزگار پسادیجیتال گذاشتهاند. برگزاری آنلاین یک جشنواره نمیتواند و نباید بهمعنای حذف تمام مراسم فیزیکی آن باشد بلکه بهمعنای وزنبخشیدن به بخش آنلاین جشنواره و پشتیبان قراردادن بخش آنالوگ آن است. چیزی که رسانهها را به اشتباه انداخت، عدم آشنایی با همین مفاهیم بود، وقتی ما اعلام کردیم که در اصفهان و تهران «خانه جشنواره» را راهاندازی میکنیم، برخی دقت نکردند که این خانههای جشنواره، قرار نیست میزبان مخاطبان و مردم باشد بلکه در حقیقت سرچشمه رویدادهایی است که قرار است بخش آنلاین جشنواره را تغذیه کند. تحلیلهای عجیبوغریب و بهدور از واقعیتی که در برخی رسانهها دیدیم، نتیجه همین عدم دقت بود که البته در نهایت هم با یک بررسی ساده بطلانشان مشخص شد.
عدهای هم این سؤال را مطرح میکنند که آیا بهتر نبود بودجه جشنواره را برای رفع مشکلات معیشتی سینماگران هزینه میکردید و برگزاری جشنواره را در شرایط فعلی منتفی اعلام میکردید؟
در جشنواره امسال، برای استیفای حقوق هنرمندان سینما، برای هر اثر کوتاه و بلند داستانی که بهصورت آنلاین پخش شد، «هزینه نمایش Screening Fee» پرداخت شد که در شرایط پیشآمده ناشی از بیماری همهگیر کرونا که باعث شده هنرمندان سینما برخی خانهنشین و برخی کمکار باشند، کمکمعیشتی هرچند ناچیز برای آنها فراهم شود. افزونبراین، جشنواره آینهای از تلاش هنری هنرمندان است که بهنوعی فضای جدید برای معرفی و نمایش و نقد و مطرحشدن آن در افکار عمومی و رسانهها ایجاد میکند؛ بنابراین از این بخش جشنواره هم هنرمندان منتفع میشوند.
اساسا کسانی که مباحثی از این دست را مطرح میکنند، گویی تصور درستی از اندازه جامعه هنری، خواستها و اولویتهایش ندارند.
چطور به این نتیجه رسیدید؟
ببینید، از سویی جامعه هنری و سینماگران کشور ما بسیار جامعه بزرگ و متنوعی است و از سوی دیگر اساسا هزینه برگزاری جشنوارهها در ابعادی که این دوستان تصورش را دارند، نیست. البته خوشبختانه و با سیاست شفافسازی در سازمان سینمایی، چیزی برای پنهانکردن وجود ندارد و همه شهروندان در کشور از این حق برخوردار شدهاند. بنابراین سخنانی از این دست برای دستاندرکاران حوزه سینما کمی عجیب و خرقعادت به حساب میآید.
مثلا برگزاری همین جشنواره فیلم کودک و نوجوان در شرایط کرونایی، بههرحال نیازمند جسارت و جرئت فراوانی بود و اگر برگزار نمیشد، سوی چراغ سینمای کودک و نوجوان در کشورمان، با مخاطرات جدی روبهرو میشد. حالا و پس از زحمت دبیرخانه و برگزاری جشنواره به این شکل جدید که هم با صرفهجویی در منابع هزینهای هم با رشد در مخاطبان و هم بالاخره با گسترش و توزیع عادلانه محتوا در سراسر کشور همراه بوده است، تمرکز بر وجوه مالی جشنواره، آنهم درحالیکه بودجه اختصاصیافته به آن از متوسط بودجه یک فیلم هم کمتر است، واکنش منصفانهای نیست.
آنچه ما از منتقدان و دلسوزان انتظار داریم، بررسی نقاط ضعف و قوت جشنواره است تا این مسیر ادامه داشته باشد، معروف است که جشنوارهها، نخستین نهادهایی هستند که در سینماهای کشورها بنا میشوند و آخرین چراغهایی که میتوان خاموش کرد، چراغ جشنوارههاست. اینکه بهجای تلاش برای بهینهسازی و نقد، تلاش کنیم چنین جشنواره مهمی را از اعتبار بیندازیم به نفع هیچکس نیست.
مگر دستاوردهای جشنواره امسال چه بود؟
اینکه خودمان از دستاوردهای جشنواره خودمان سخن بگوییم، چندان پسندیده نیست، اما گاهی هم سکوت بیش از حد شاید باعث شود زحمات همکاران ما نادیده گرفته شده، یا خود نهاد جشنواره دچار مخاطره شود. نخستین دستاورد ما، بیرونآوردن فضای کلی سینمای کودک، از بهت و سکوتی بود که ماهها بود گرفتارش شده بود. اهالی سینمای کودک احساس میکردند در بحران کرونا، سرپناه و ملجأیی ندارند و به یک معنا تریبونهای خود را از دست دادهاند. این جشنواره به آنان نشان داد که سینمای کودک حذفشدنی نیست و حتی در همین شرایط بحرانی هم حرفهایی برای زدن دارد.
بیرونآوردن کودکان و نوجوانان از فضای غمزده و پرتنش کرونایی نیز دستاورد دیگری بود که ما در این جشنواره، و در کنار آن چهارمین المپیاد فیلمسازی نوجوانان به دست آوردیم و به لحاظ معنوی برای ما بسیار ارزشمند بود، اینکه ۶۰ کودک از نقاط مختلف کشور و برخی روستاها که شاید نامشان هم چندان شنیدهشده نباشد، توانستند در فرایند ایدهپردازی و فیلمسازی مشارکت کنند و با یک فیلمساز معتبر ایرانی ساعتها به بحث و گفتوگو بگذرانند، رویداد کمی نیست. ما در این شرایط به امید احتیاج داریم و این جشنواره امید را در دل بسیاری از کودکان و نوجوانان، چه آنان که در المپیاد شرکت کردند، چه داوران و چه مخاطبان این جشنواره زنده کرد.
در کنار این دو دستاورد، دهها دستاورد دیگر، مثل نزدیککردن پلتفرمهای ویدئویی آنلاین و جامعه سینما، برخورد حرفهای و پرداخت Screening Fee به صاحبان آثار، نهادینهسازی فرهنگ عدم سرقت از سامانههای ویدئویی و… نیز وجود دارد که چهبسا بهتر باشد دیگران از آن سخن بگویند.
کمی هم درباره ارزشهای افزوده برگزاری جشنواره به این شکل بگویید، یا بهتر است بپرسم، از این جشنواره چه چیزهایی میتوان آموخت؟
نخستین و بزرگترین نکتهای که ما آموختیم، این بود که کودکان و نوجوانان در کشور ما، نسلی بسیار فرهیخته و فرهنگی هستند، به این معنا که اگر به آنها بها داده شود و شرایط برایشان فراهم باشد، با حداکثر توان از آن استقبال خواهند کرد. دومین آموخته ما، امکان رفاقت و همراهی صنعت سینما و صنعت نوپای نمایش دیجیتال بود، حضور سامانههای VOD به ما نشان داد این همراهی و رفاقت نهتنها ممکن که چهبسا یک ضرورت است و بالاخره، نکات اجتماعی و اقتصادی فراوانی هم از بازخوردها و تحلیل تجربه کاربری در این شش روز دریافتیم که ذکر آنها فرصت بیشتری میطلبد.
با توجه به تجربهای که از برگزاری جشنواره کودک امسال داشتید، شکل برگزاری آنلاین برای جشنوارههای سینمایی را چطور ارزیابی میکنید؟ باتوجه به پیشزمینهای که از جشنواره مستند «سینماحقیقت» وجود دارد، آیا برگزاری آنلاین آن در این دوره میتواند انتظار مخاطبان را برآورده کند؟
برگزاری آنلاین هر رویداد هنری، در تعامل با هنرمندان آن رویداد اتفاق میافتد. اگر پیش از برگزاری جشنواره، تعاملی دو سویه با هنرمندان و برگزارکنندگان جشنواره اتفاق بیفتد و مخاطرات و مزایای آن توسط هر دو طرف مطرح شود، بدون شک هم هنرمندان و هم مدیران در کنار یکدیگر میتوانند در برگزاری آن موفق شوند. در مورد جشنواره سینماحقیقت نیز این امر صادق است. این جشنواره جزء جشنوارههایی است که مخاطب خاص دارد و مخاطب خاص در مجموع، پیگیر اخبار آن رویداد است. چه قرار باشد آن رویداد به شکل فیزیکی یا آنلاین برگزار شود. در این سالها، جشنواره حقیقت توانسته نگاه و سلیقه مخاطبان سینما را رشد دهد، این ارتقای سلیقه میتواند و باید در بستر پلتفرمهای آنلاین نمایش فیلم نیز تقویت شود، حال که ویروس کرونا سبب شده نگرش ما به رویدادهای سینمایی، تغییر کند، میتوان گفت سالنهای سینما به خانهها آمدهاند و نمایش مستندهای بهروز و جذاب، در قالب رویداد آنلاین جشنواره فیلم حقیقت، طیف علاقهمندان به سینمای مستند را در سراسر کشور گسترش خواهد داد.
منبع: روزنامه شرق، فرانک آرتا، شماره ۳۸۷۸ ، سه شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۹