کارگاه «فیلمسازی داستانی»، با تدریس لیلا میرهادی برای نوجوانان و علاقهمندان اصفهانی برگزار شد.
به گزارش ستاد اطلاعرسانی سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان، کارگاه «فیلمسازی داستانی»، صبح امروز چهارشنبه، سیام مرداد، با تدریس لیلا میرهادی برای شصت نوجوان اصفهانی در سینما ساحل برگزار شد.
میرهادی در ابتدا از بچهها خواست که چشمان خود را ببندند و یک سیب را تصور کنند، سپس هنرجویان به توصیف تجسمشان از آن سیب پرداختند.
وی در توضیح این تمرین گفت: شما در ذهن خود یک سیب را خلق کردید. تصور کردن و تخیل قدرتی است که فقط انسانها از آن بهرهمندند و این نیرو قویترین قدرت آدمی است. انسان برای برقراری ارتباط با محیط پیرامون خویش و بیان احساسات درونیاش هنر را شکل داد. تصورات انسان پایه و اساس سینما و فیلمسازی است. فیلمهایی که میبینیم بر احساسات ما تاثیر میگذارد و میتوانند سرنوشت ما را تغییر دهند.
میرهادی درباره اینکه چگونه فیلم خوب بسازیم؟ اظهار داشت: برای آن که فیلمی خوب بسازیم، باید در ابتدا یک موضوع را در نظر بگیریم مثل ترس، عشق، وفاداری و نفرت. بعد از طرح موضوع، نیازمند داستان هستیم. داستانها در دل خود نیازمند اتفاق و حادثه هستند و در انتها هم به یک پایانبندی برای گرهگشایی اتفاق داستان نیاز داریم.
وی سپس از بچهها خواست که داستانی را در ذهن تخیل کرده و آن را تعریف کنند و در همینباره نیز گفت: متنی که حادثه نداشته باشد داستان نیست و میتوان گفت که فقط یک جمله است، البته حادثه در داستان میتواند مرئی یا نامرئی باشد.
در ادامه بچهها با سه کلمه «باران»، «کبریت» و «چراغ قرمز» داستانهای یک خطی نوشتند و نوشتههایشان را برای همکلاسیهایشان خواندند.
میرهادی همچنین به تحلیل داستانهای بچهها پرداخت و گفت: داستان هر کس متفاوت با دیگری است چراکه تجسم هر فرد و زاویه نگاهش با دیگری فرق دارد.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش تاکید کرد: نکتهای که قصهها را جذابتر میکند استفاده از «فضاسازی» است. این کار به نوشتهها رنگ میدهد و آن را جذاب میکند و اینگونه مخاطب با داستان همراه خواهد شد.
میرهادی در بخش دوم این کارگاه که بعد از استراحتی کوتاه از سر گرفته شد، گفت: لزومی ندارد که شخصیتهای داستان انسانها باشند. هرچیزی که اتفاق را به وجود میآورد میتواند شخصیت اصلی داستان باشد. برای مثال ممکن است «زلزله» شخصیت اصلی باشد. اگر بخواهم واضحتر بگویم شخصیت اصلی داستان ممکن است انسانها یا حیوانات و شخصیتهای افسانهای هم باشند. حادثهها نیز ممکن است شخصیت اصلی شوند مثل انقلاب، سیل، آتشسوزی و…
میرهادی در توضیح چگونگی تبدیل داستان به فیلمنامه نیز اظهار داشت: گروه فیلمبرداری یک فیلم سینمایی، داستان ما را نمیخوانند، به همین علت باید داستان خود را به فیلمنامه تبدیل کنیم و برای این کار در ابتدا زمان وقوع داستان را مشخص میکنیم. بعد نوبت به مکان میرسد تا مشخص شود که پلانها در چه موقعیتی رخ میدهند. سپس باید مشخص کنیم که قرار است پلان را در صحنه داخلی یا خارجی بگیریم. توجه به این امر خیلی مهم است چرا که فیلمبردار در صحنههای داخلی و خارجی از پروژکتورهای مختلفی استفاده میکند و باید بداند که قرار است مدام پروژکتور را با خود به صحنه ببرد.
در ادامه کارگاه میرهادی تبدیل یک داستان به فیلمنامه را با مثالی توضیح داد و از بچهها خواست که داستانهایی که پیشتر با سه کلمه نوشته بودند را به فیلمنامه تبدیل کنند.
در پایان بچهها به تماشای فیلم «پندار» به کارگردانی لیلا میرهادی نشستند و نکاتی را که آموخته بودند به صورت عملی در فیلم بررسی کردند.