ابراهیم فروزش گفت: ما امروز در سینمای کودک و نوجوان به محتوای غنی نیاز داریم محتوایی که بتواند به زمینه ملی سینمای ما کمک بکند.
به گزارش ستاد اطلاعرسانی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان به نقل از تسنیم، سینمای کودکان و نوجوانان بدون شک در فضای کلی سینمای ایران جایگاه مهمی دارد، چه کودکان امروز بزرگسالان فردایند و توجه به روحیات و علایق آنان زمینهساز بهبود و برطرف شدن مسائل دنیای معصومانه آنان میتواند باشد. سینمای کودکان و نوجوانان با قهرمانسازی و زندهنگهداشتن قصههای تاریخی و ملی ما میتواند به قدرت و جدیت سینمای کودکان و نوجوانان کمک شایانی بکند.
از این نظرگاه با ابراهیم فروزش کارگردان قدیمی و نامآشنای سینمای ایران که در کارنامه کاری خود فیلمهایی مانند خمره و… را در کارنامه خود دارد به گفتوگو نشستیم.
آقای فروزش، بهنظر شما سینمای ملی ما بعد از سالیان سال تلاش برای درخشش خود در چه جایگاهی ایستاده است؟ چقدر نسبت به جایگاه حقیقی خود فاصله دارد و چقدر به آن نزدیک است؟
حقیقت آن است که درباره سینمای ملی و بررسی آن باید به مدیریت و کلّیت سینمای ایران در تمام دهههایی که گذشت نگاه کرد و تنها به این چند سال گذشته بسنده نکرد. بهنظر من اما برای بررسی و تبیین سینمای ما باید آن را به دو بخش کلی تجاری و اقتصادی آن و بخش مخاطب و موفقیت در نمایش توجه کرد. در بخش اول ما در سالهای اخیر بهنوعی پسرفت داشتیم درست است که در گیشه فروش برخی از فیلمهای سینمایی بسیار بالا بود اما از مسیر جذب مخاطب با ابتذال، تا جایی که به نقطهای رسید که تنها به فکر جذب مخاطب و سرگرمی از هر راهی بود تا بتواند در گیشه فروش داشته باشد. معتقدم که درصد بالایی از سینمای ایران در زمان حاضر چنین شمایی پیدا کرده است.
البته سینمای ما از نظر اعتبار جهانی و جوایز و موفقیتهای بینالمللی بسیار درخشیده است و تعداد فیلمهای موفق ما نیز کم نیست اما نباید ضمن اینکه تنها به این مهم بسنده کرد اجازه داد که فروکش بکند و از طرف دیگر نیز نباید گمان کرد که سینمای متعالی ما تنها با این ملاک سنجیده بشود.
شما از کارگردانان سینمای کودک هستید و در کارنامه خود فیلمهای زیادی برای بچههای این مرز و بوم ساختهاید، بهنظر شما سینمای کودک و نوجوان ما در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا فیلمهای ساختهشده در این بخش فیلمهای ایرانی برای بچههای ایرانیاند؟
اگرچه معتقدم سینمای کودک و نوجوان از یکدیگر جدا است اما بهطورکلی سینمای کودک و نوجوان حال خوبی ندارد. علیرغم اینکه فیلمهای شاد و پرنشاطی میسازند و این سینما توانسته است هم برای خود خوب هزینه بکند و سرمایهدارهای بخش خودش را بشناسد و هم اینکه در گیشه نسبتاً موفق باشد بهنظرم از نظر کموکیف کافی نیست، برای اینکه ایران کشور جوانی است و با توجه به انبوه کودک و نوجوانش باید فیلمها و انیمیشنهای بسیار زیادی برای بچهها و نوجوانان داشته باشد.
این نسل هر روز مشتاق دیدن فیلمهای سن خودند و این مقدار در مقابل انبوه فیلمها و سریالهای کارتونی که در جهان تولید میشود و به این سو میآید بسیار کم است. علت اصلی این اتفاق این است که حوزه تهیهکنندگی ما به این موضوع توجه نکرده است. سینمای کودک ما از بزرگسال جدا نیست اما تهیهکننده ترجیح میدهد که جایی کار بکند و سرمایه را وارد بکند که حتماً پولش بازگردد. از این تفکر که من پدر یا مادر بچه را به سینما ببرم تا فیلم مورد علاقه خودش را ببیند مورد استقبال والدین قرار نمیگیرد برای آنکه سینمای کودک و نوجوان ما نتوانسته است در سبد فرهنگی خانوادهها جایگاه درست خود را پیدا بکند و یکی از علتهای آن کمبود فیلمها است، زیرا به این خاطر والدین احساس میکنند که لابد فیلمهای این حوزه قدرت و جذابیت کافی را ندارند که آنقدر کم ساخته میشوند و دیگر اینکه بهدلیل وفور فیلمها و انیمیشنها در دنیای مجازی که عموماً خارجیاند و بچههای ما میتوانند آنها را تماشا بکنند، در این بازار شدیداً عقبیم و برای همین اوقات فراغت کودکان ما با فیلمها و کارتونهای خارجی پر میشود. باید فکر جدی برای سینمای کودکان کرد و با سرمایهگذاری در این بخش سینمای کودک را نجات داد.
چقدر سینمای کودک و نوجوان میتواند به کمک سینمای ملی ما بیاید؟ آیا قصهها و حکایات ایرانی و تاریخی ما میتواند با تبدیل شدن به فیلم شکل دیگری از سینمای ملی ایران را تقویت کند؟
سؤال خوبی است، نکته مهمی که درباره قصههای تاریخی وجود دارد مسئله محتوا است که میتواند به سینمای ملی ما ارزش افزوده بسیار خوبی بدهد. ما امروز در سینمای کودک و نوجوان به محتوای غنی نیاز داریم محتوایی که بتواند به زمینه ملی سینمای ما کمک بکند. اگر بهصورت خاص به قبل و هم به آینده نگاه بکنیم با این حجم از فیلمهای متنوعی که داریم باید اعتراف بکنم که در گزینش محتوا خیلی باید زیرذرهبین باشیم. باید در انتخاب محتوا برای بچهها بسیار وسواس داشته باشیم تا دنیای آنان لطمه نخورد. البته این نگاه به محتوا تنها به فیلمهای کودکان و نوجوانان بسنده نمیشود بلکه در دنیای فیلمهای بزرگسالان نیز باید از این نظر دقت کرد زیرا فیلمهای ما نباید با هدف عرض اندام در جشنوارههای خارجی محتوای خود را انتخاب بکند. البته سینمای ما و حتی بخش کودک و نوجوان آن نیز باید آنقدر قدرت و جذابیت و کیفیت داشته باشد که برای حضور در جشنوارههای خارجی نیز سربلند حاضر بشود.
کنار سینمای کودک و نوجوان ما در سینمای انیمیشن نیز به پیشرفتهایی رسیدیم؛ فکر میکنید که وضعیت سینمای انیمیشن ما بهاندازهای موفقیتآمیز بوده است که سبد فرهنگی و سرگرمی کودکان ما را فراهم بکند؟
واقعیت این است که ما در کشورمان به انیمیشن توجه خوبی داریم. هر دو سالانه یکبار جشنواره جهانی انیمیشن در ایران برگزار میشود. در این حوزه کارهای موفق و خوبی ساخته میشود و فضای بسیار شلوغ و پرهیجانی نیز در آن فراهم میشود، اما بهنظرم در حوزه تکنیک و صنعت انیمیشنسازی هنوز فاصلههای بسیاری داریم.
بخش خصوصی ما باید در ساخت انیمیشن قدری بیشتر و سریعتر عمل بکند. البته تواناییهای جوانان و نوجوانان ما در این حوزهها بسیار عالی است و باید اعتراف بکنم که واقعاً چشمانداز بسیار خوبی داریم. میان نهادهایی که در حوزه بچهها مشغول فیلمسازیاند بهنظر کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان بسیار خوب عمل میکند و موفقیتهای زیادی نیز داشته است.
فکر میکنم که به همان اندازهای که در دنیای مجازی و سایبری توانستهایم فوقالعاده عمل بکنیم و تحسینبرانگیز باشیم در این حوزه نیز قدرت عمل و کارهای بسیار درجهیک نیز داریم. درست است که از نظر تکنیک و تکنولوژی ضعفها و کمبودهای فراوانی داریم اما قدرت و جدیت فرزندان کشور ما بسیار بیشتر از آن است که بدانیم، کنار فن و تکنیک از محتوا نیز نباید غافل باشیم.
در پایان این مطلب را میگویم که تا سینمای ما بهدنبال درد نباشد و نخواهد که ریشه آن را پیدا بکند، مشکلی از آن حل نخواهد شد و سینمای ما درجا خواهد زد و در مقابل چنین سؤالاتی است که تازه میفهمیم چقدر کمبود داریم. نباید اجازه داد که مقولاتی مانند کرونا، مستمسکی برای عقبافتادگی ما در سینما بشود.