کارگردان فیلم برگزیده مخاطبان کودک و نوجوان سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان میگوید، تلویزیون آثار کودک را خریداری نمیکند درحالیکه بچهها بخشی از مخاطبان اصلی آن هستند و تلویزیون نیز پای ثابت خانوادههاست. نادره ترکمانی برای «بازیگوشها» جایزه فیلم برگزیده مخاطبان کودک و نوجوان سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان را دریافت کرد.
به گزارش ستاد اطلاعرسانی جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان، این کارگردان در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره دریافت جایزه فیلم برگزیده مخاطبان کودک و نوجوان و برگزاری آنلاین جشنواره گفت: ازآنجاییکه تجربه حضور در جشنواره آنلاین را نداشتم برایم علامت سؤال بود که چگونه برگزار میشود، اما عمیقاً خوشحال بودم که جشنواره برگزار میشود و چراغش بهواسطه کرونا خاموش نشده است. به نظرم این ساز و کار خوب بود به این دلیل که بچهها صرفاً در اصفهان فیلم ندیدند و در دورترین مناطق روستایی ایران نیز دسترسی به فیلمها از طریق پلتفرمها وجود داشت و تمامی کودکان میتوانستند به تماشای آثار بنشینند. البته در سالهای گذشته در شهرهای دیگر نیز این امکان ایجاد شده بود، اما امسال در تمام مناطق ایران رخ داد و به نظرم شیوه خوبی بود. خوشحالم که جایزه جشنواره را از مخاطبین کودک و نوجوان از سرتاسر ایران دریافت کردم، یعنی از یک روستای دورافتاده ایران تا تهران، کودکانی بودند که توانستند فیلم را ببینند و درباره آن نظر بدهند، درواقع بهتر است بگویم امسال همهگیری در نمایش آثار وجود داشت. فکر میکنم حتی بعد از کرونا نیز میتوان از این فرصت و این امکان استفاده کرد تا تمامی کودکان و نوجوانان ایران مخاطب آثار باشند.
ترکمانی در ادامه در پاسخ به این سؤال که آیا ترسی از دانلود غیرقانونی اثرش در جشنواره داشت یا نه، اظهار کرد: تمام کسانی که در این دوره از جشنواره اثر ارائه دادند این واهمه را داشتند و این بهرهبرداری سو در فضای مجازی وجود داشت، اما با تهیهکننده به یک توافق رسیدیم و ترجیح دادیم فیلم در جشنواره باشد و خوشحالیم که بچهها در این شرایط فیلمی را میبینند که میتوانند با آن بخندند و تفریح کنند.
کارگردان فیلم “گورداله و عمه غوله” درباره اثر خود نیز گفت: “بازیگوشها” فیلمی است برای کودک و نوجوان و خانواده که قصه آن درباره چند پسربچه است که لباس فوتبال برای مسابقه ندارند و در مقابل تیم حریف شکست میخورند. این شکست برای آنها انگیزهای میشود تا بروند تعدادی غاز بخرند و آنها را بزرگ کنند و از پول فروش غازها بتوانند برای خود لباس تهیه کنند که این فرایند موقعیتهای طنز و فضای شادی را به وجود میآورد و مخاطب میتواند از نزدیک شدن به موضوع و همراهی با کاراکترها لذت ببرد.
او ادامه داد: برای این فیلم علاوه بر بازیگران تهران از بازیگران بومی منطقه نیز استفاده کردیم که در فضاسازی قصه و اجرا مناسبات کار اجتماعی و طنز را بهخوبی انجام دادند. با توجه به این که به نظر میرسد قصه جدی است، اما در دل خود طنز دارد.
ترکمانی همچنین درباره چرایی استفاده از فضا و لوکیشن شمال کشور نیز عنوان کرد: تهیهکننده و بخش عمده نیروهای تولید در مازندران زندگی میکنند و ما چند نفر بودیم که از تهران به مازندران رفتیم. بازیگران و عوامل همانطور که گفتم بومی منطقه بودند و درواقع من به کار دعوت شدم. درست است که جذابیتهای تصویری را نمیتوان از آثار کودک حذف کرد و طبیعت تأثیر بسیاری بر چشم مخاطب دارد، اما طبیعت زیبا و تأثیرگذاری از جغرافیا را در فیلم زمانی میتوانیم داشته باشیم که قصه وجود داشته باشد و ارتباط شخصیتها با مخاطب اتفاق بیفتد. در آن صورت طبیعت میتواند اثرگذاری خود را داشته باشد، اما اگر اینطور نباشد زیباترین مناطق جغرافیایی نیز نمیتوانند آن اثرگذاری را در فیلم به وجود آورند. این که اغلب فیلمسازان تمایل دارند از مناطق شمالی استفاده کنند باید شرایط را سنجید و از خودشان دراینباره پرسید اما من خوشحالم که این فرصت برایم فراهم شد تا بتوانم با عوامل بومی و بازیگران محلی کار کنم و همراه شوم.
این کارگردان در ادامه درباره وضعیت سینمای کودک و آینده آن نیز گفت: به نسبت جمعیت ۱۶ میلیون نفری کودک و نوجوانی که داریم، اگر نیاز این گروه به آموزش و پر کردن اوقات فراغتشان را با آثار مقایسه کنیم، نسبت قانعکنندهای نیست. حتی کسانی که در حوزه آمار و جامعهشناسی در این زمینه تحقیق میکنند، سینما در کشور ما نتوانسته نیازهای این گروه را برآورده کند. همراهی مراکز و نهادها و همدلی و همراهی آنها با سینماگران برای رشد سینمای کودک اتفاق نیفتاده است. تلویزیون آثار کودک را خریداری نمیکند درحالیکه بچهها بخشی از مخاطبان اصلی آن هستند و تلویزیون نیز پای ثابت خانوادههاست. تلویزیون حاضر نیست آثار ما را بخرد و از شبکههای مختلف پخش کند، اما فیلمهای خارجی که در آنها بهوفور خشونت، تلخی و عدم مناسبات فرهنگی وجود دارد را میخرد و از شبکههای مختلف پخش میکند. از سوی دیگر آموزش و پرورش بهعنوان اصلیترین نهاد آموزشی به شکل جدی حمایت نمیکند شاید به این خاطر که اعتقادی به سینما بهعنوان یک عرصه مهم برای آموزش ندارد. آثاری که تولید میشوند اغلب برای بخش تبلیغاتی خود مشکل دارند چرا که شهرداری نیز حمایتی در این زمینه نمیکند. این اتفاقات در حالی است که رشد و تحول سینمای کودک و رسیدن به نقطه قابل قبول، به همکاری و همدلی نهادها و مراکز مرتبط است. سینماگران شور و انگیزه لازم را دارند و اگر این آمادگی وجود داشته باشد، آثار خوبی تولید میکنند. در سال ۹۸ ما ۹ فیلم به روی پرده فرستادیم اما متناسب با جمعیت موجود نیست و آن اتفاق نیفتاده است، اما راهکارهای خوبی وجود دارد که مسیر ارائه آثار را هموار میکند. تحول سینمای کودک مشروط به اعمال سیاست جامع است تا سازمانها ملزم به همراهی با سینمای کودک شوند. اگر گزارشی داده میشود باید درست ارائه شود. در بخش تولید، تبلیغات و پخش یک دست نمیتواند پاسخگوی نیازها باشد و نیازمند حمایت جمعی است. یکی از حقوق کودکان برخورداری از تفریح و آموزش است و سینما میتواند این کار را انجام دهد، اما چرا کودک ما بیبهره مانده است؟ سینماگران تلاش میکنند اما بسیاری از نهادهای فرهنگی ما عقبنشینی میکنند و حاضر به همراهی نیستند.
او در خاتمه درباره زمان اکران این فیلم نیز توضیح داد: پس از حضور در چند جشنواره، برای نمایش آن اقدام خواهیم کرد. با توجه به کرونا و نبود تفریحات کافی و حضور دائمی کودکان و نوجوانان در خانه، رسالت ما این است که زودتر آثار را به نمایش بگذاریم بخصوص آثاری را که میتوانند فضای شاد و مفرحی برای کودکان و خانوادهها به ارمغان آورند.