با توجه به گسترش اپیدمی کرونا و تغییرات اساسی در نحوه برگزاری فعالیتهای فرهنگی و هنری، طی ۹ ماه گذشته و در کشورهای مختلف، جشنوارهها همچنان به صورتهای متفاوت و با رعایت مقررات بهداشتی برگزار میشوند.
به گزارش ستاد اطلاعرسانی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان به نقل از مجله اینترنتی تماس ویکی سینما، سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از جشنوارههای مهم سینمایی در منطقه، امسال به صورت آنلاین برگزار شد. تجربهای تازه و پرریسک، که بدونشک در سالهای آینده موردتوجه قرار خواهد گرفت. از همین رو بر آن شدیم تا با جناب آقای علیرضا تابش، که علاوهبرعنوان دبیری این جشنواره، مدیرعامل بنیاد فارابی نیزهستند، گفتگویی داشته باشیم و درباره سینمای کودک و نوجوان و جشنوارهای که در این سال کرونایی برگزار شد بیشتربدانیم و نظرات متولی اصلی این جشنواره را جویا شویم.
به عنوان شخصی که در مدیریت سینما فعال هستید و دبیری جشنواره کودک و نوجوان را هم بر عهده گرفتهاید، چه تعریفی از سینمای کودک و نوجوان دارید؟
تشکر میکنم از شما برای توجه به این جشنواره و امکان بازگو کردن بخشی از تجربهها و جوانب خاص امسال جشنواره فیلم کودک و نوجوان. در همهجای دنیا سینمای کودک و محتوای سرگرم کننده، از حیث اهمیت در رتبه بالای حوزه صنعت سینما قرار دارد. باید تفکیکی داشته باشم؛ درباره شان جشنواره و شان بنیاد سینمایی فارابی، شان جشنواره، میزبانی از همه فیلمهایی است که برای کودکان یا درباره کودکان است. حالا اینکه نظر داوران جشنواره و صاحبنظران سینما چیست، بحث دیگری است. اما هر فیلمی که درباره کودکان و برای کودکان و به خصوص گروه سنی خردسال و کودک باشد، در این دسته قرار میگیرد. همین امسال با توجه به بازگذاشتن دست فیلمسازان برای حضور در جشنواره آنلاین، از هر دو سنخ فیلم داشتیم. اما شخصاً معتقدم فیلمی که متناسب با ذائقه کودک و نوجوان ساخته شود، فیلم کودک و نوجوان است. خصوصاً برای بچههای امروز که رژیم مصرف فرهنگی آنها با نسل ما، کهکشانها فاصله دارد. کودکان عصر دیجیتال خواستهها و علایقشان با نسل ما بسیار فرق دارد. و ما به عنوان متولیان این امر، هم در برنامهریزی فرهنگی و هم در ساخت این آثار باید بسیار مراقبت کنیم که جریان تولید و حیات طبیعی فیلم درباره کودک و یا برای کودک و نوجوان به قوت خود باقی باشد و ساخت آثار خوب استمرار یابد. و امسال نیز هر دو دسته را در جشنواره داشتیم.
سینمای کودک و نوجوانی که بخواهد این طیف را جذب کند باید بسیار بدقت سوژهها را انتخاب کند. در همهجای دنیا، سالهاست تلویزیون این نقش را بر عهده گرفته است. حال ضرورت وجود سینمای کودک و نوجوان چیست؟ و تا چه حد باید در راه اعتلای این سینما جدی باشیم و این امر مستمر باشد؟
به نظرم مثل این است که بگوییم وقتی کتاب چاپ میشود، چه ضرورتی دارد که مجله چاپ کنیم؟ یا حالا که سامانههای VOD وجود دارد، چه نیازی به سازمان بزرگ مثل صدا و سیما داریم. در جهان معاصر رسانهها ماهیت و کارکرد خاص خودشان را دارند. سینمای کودک و نوجوان هم جایگاه خودش را دارد. چندی پیش مطالعهای داشتم در مورد نهادهای ملی سینما در جهان، در حوزه اسکاندیناوی تلویزیون پشتیبان مهمی برای سینمای ملی است. در سایر کشورهای صاحب سینما هم اینچنین است. با وجود این که ساختار و نظام سینما و تلویزیون در این کشورها جداگانه هستند، اما از هم دیگر حمایت میکنند. این نشان میدهد در کشور ما هم سینمای کودک و نوجوان میتواند جایگاه خودش را داشته باشد و رسانه ملی پشتیبان آن باشد، بنده تفکیکی برای این قائل نیستم که چون تلویزیون هست پس نباید تولید سینمایی داشت. این دو باید در تعامل با هم باشند. به خصوص برای هدف اعتلای ذوق و سلیقه خانواده و گروه سنی کودک و نوجوان که روشنگر مسیر اصلی ما در این راه است. نه فقط در ایران، در تمام جهان پایانههای پخش در صنعت تصویر، نه رقیب یکدیگر، که اعضای یک خانواده هستند و هر یک در جای خود ایفای نقش میکنند. در خانواده صنعت تصویر کودک و نوجوان، برای همه اعضای خانواده جا هست و این نوع نگاه رقابتی دیگر وجود ندارد.
حوزهی ادبیات کودک و نوجوان بسیار اهمیت دارد و در همهجای جهان به آن توجه ویژهای میشود. ما هم سابقه خوبی در این زمینه داریم. امسال داورانی هم در جشنواره بودند که تخصصشان در این زمینه بود. چه رابطهای بین ادبیات کودک و نوجوان و سینمای کودک و نوجوان برقرار است؟ آیا اینها در امتداد یکدیگر هستند یا باید در امتداد هم قرار بگیرند؟
این رابطهای که شما میفرمایید در حال حاضر رابطه جذاب و دلنشینی نیست و نیاز به ترمیم دارد. اما ما با طرحهای مختلف تلاش کرده و میکنیم که این ارتباط را قویتر و پویاتر کنیم. نگاه ما به اقتباس و ادبیات به گونهای بوده است که آثاری را تشویق کنیم و فضا به آنها بدهیم که در ارتباط با ادبیات داستانی باشند. سال گذشته فیلم برگزیده جشنواره یک اثر اقتباسی بود و در داخل و خارج مورد توجه قرار گرفت. امسال هم در طرح اقتباس بنیاد سینمایی فارابی از تهیهکنندگان سینما خواستیم که کتابهای مورد علاقه خود را بیاورند تا ما در قالب یک طرح از این آثار حمایت کنیم، این طرح به صورت فصلی تداوم خواهد داشت، در فراخوان اوّل این طرح، بیشتر آثاری که برگزیده شد از طیف کودک و نوجوان هستند. طبق رای شورا و بیآنکه ما از قبل بخواهیم این اتفاق رخ داده است. جمعبندی آثار این شورا که چهار اثر را برگزیدهاند، بیشتر آثاری در حوزه کودک و نوجوان هستند. ما در بنیاد فارابی طرح حمایت از اقتباس را در پاییز ۱۳۹۹ مجددا اجرا خواهیم کرد. سال گذشته در همکاری با انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، سایتی را تاسیس کردیم به نشانی Eqtebas.ir که خلاصه و چکیده داستانهای محبوب کودک و نوجوان در آن سایت بارگذاری شده است و تهیهکنندگان سینما میتوانند به آن سایت سر بزنند و داستانها را ببینند و بخوانند و اعلام کردیم که ما در این موضوع آنها را حمایت خواهیم کرد. امیدوارم با مجموع این سیاستهای تشویقی، بیشتر از گذشته به اهمیت ادبیات در سینمای ایران و به خصوص سینمای کودک و نوجوان، اقبال و توجه شود.
طبیعتاً برای متن/فیلمنامه در سینمای کودک و نوجوان اهمیت قائل هستید و شاید بیشتر از سینمای بزرگسال. گرایش سینمای کودک به سمت آموزش، اخلاقگرایی و مباحث تربیتی است. و قاعدتا کار بیشتری هم برای فیلمنامه آنها باید انجام شود. بر خلاف آنچه در دنیا انجام میشود که برای ساخت برنامه تلویزیونی یا فیلم برای کودک و نوجوان تعداد زیادی کارشناس خبره در حوزههای مختلف از جامعهشناسی تا روانشناسی و… را دعوت میکنند، اینجا در سینمای بزرگسال ما هم چنین چیزی صورت نمیگیرد و در مورد سینمای کودک و نوجوان هم به نظر میرسد اینگونه تدارکات را نداریم. این مشکل و البته اهمیت فیلمنامه را چگونه در قالب جشنواره میبینید؟ آیا همچنان چنین کمبودهایی وجود دارند؟
فیلمنامه جان یک اثر سینمایی است، در همین جشنواره امسال دیدیم که در مقایسه آثار با هم، چطور یک فیلمنامه قوی میتواند اثر را از اثری متوسط به یک اثر خوب، و اثری دیگر را علیرغم تیمی قوی و هزینه فراوان، به اثری متوسط تبدیل کند، ضرورت این نکته انکارناپذیر است که جشنواره نقش آینگی دارد. نهادی چون بنیاد فارابی به عنوان برگزارکننده و پشتیبان جشنواره فیلم کودک و نوجوان، در طول سال یک سلسله برنامههایی برای تقویت ادبیات داستانی به خصوص در بخش سینمای کودک و نوجوان دارد. یک نمونهاش همان سایتی است که عرض کردم که توجه تهیهکنندگان را به چنین آثاری جلب کنیم. توافق دیگری داشتیم با خانه کتاب و ادبیات ایران که در طول ماه یا یک فصل، چکیده یا خلاصه کتابهای مهم انتشارات را تهیه کنیم و به تهیهکنندگان و کارگردانان سینمای ایران ارائه دهیم. یعنی از ناشران بخواهیم که تعدادی از کتابهای پرفروش و پرمخاطب خود را در اختیار تهیهکنندگان قرار دهند و قطعا هم مورد استقبال خواهد بود. جالب است بدانید خود ناشران میگویند که آثار جذابی که در این سالها تولید شده است را میخواهند به فیلمسازان ارائه بدهند. حتی ارزش کپیرایت این آثار هم بالا رفته است. تفکر ما در اینجا برای گسترش بازار است. یعنی پیوند سینما با بازارهای موازی، که باعث میشود تا حیات سینما صرفا به اکران فیلم بستگی نداشته باشد. و این موضوع، در مورد سینمای کودک و نوجوان بیشتر قابل توجه هست.
در حوزه کودک و نوجوان در دهه شصت ما گروههایی داشتیم که به طور خاص در حوزهی کودک فعالیت میکردند و البته نسبت نزدیکی با تلویزیون هم داشتند. به مرور این موضوع کمرنگ شده است. برای جذب فیلمسازان در این شاخه و تخصص پیدا کردن در این حوزه کاری انجام شده است؟ آیا ما در حوزه کودک و نوجوان متخصصی داریم؟
اساساً من سینمای کودک و نوجوان را کاری بینرشتهای میدانم. یعنی متخصصانی باشند که در چند رشته تخصص داشته باشند و دنیاهای متفاوتی را تجربه کرده باشند. اتفاقی که در دوره شش ساله مدیریت بنده در بنیاد فارابی افتاده است، این است که میتوانم اقرار کنم، در کنار پیشکسوتان سینمای کودک و نوجوان، جوانترها را ترغیب به این کردیم که بیایند و به عنوان کارگردان یا تهیهکننده، فیلم کودک و نوجوان تولید کنند. بنده متولد دهه پنجاه هستم و کودکی و نوجوانی من در دهه پنجاه و شصت بوده است. و خود من بیشتر مصرفکننده برنامههای تلویزیون بودهام. با توجه به اینکه زیست نوجوانانه و کودکانه من در آن دهه شکل گرفته، میبینم که دو نهاد، همواره خیلی جدی نگهبان سینمای کودک و نوجوان بودهاند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی. تلویزیون هم با توجه به مساله جنگ، توجه بیشتری به این مسائل داشت و به کودکان و نوجوانان توجه بیشتری میشد. آن زمان همه زنجیره تولید و توزیع سینمایی در انحصار دولت بود، نه اینترنتی بود و نه ماهوارهای و انتخاب دیگری هم برای مخاطبان وجود نداشت. برای همین با افتخار میگویم که در دوره مدیریت بنده در دهه نود، فیلمسازان و تهیهکنندگان جوان را تشویق کردهام تا به این راه پا بگذارند و در سینمای کودک و نوجوان فعالیت کنند. دنیای سرگرمیهای ما با کودکان امروز کاملا تفاوت داشت. و بچهها در این دوران بسیار سریع، بهروز میشوند. برنامهریزی برای این نسل جدید، بسیار مهم و دشوار است و البته ورود فیلمسازان و تهیهکنندگان جوان به این حوزه، چون به نظرم متاسفانه نهادهایی مثل فارابی و کانون، در فراز و فرودهای تغییرات مدیریتی، در برهههای مختلف، سینمای کودک و نوجوان را فراموش کرده بودند. در حالی که در سینمای کودک و نوجوان، فیلمساز و تهیهکننده نیاز به حمایت و پیگیری دارد و اینها در مقاطع زمانی، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند و آسیب دیدهاند و اکنون خوشبختانه وضعیت بهتری را شاهد هستیم.
فکر میکنید نسبت به آن دههای که اشاره میکنید این انحصار سرگرمی از بین رفته یا کم شده است؟ به نظر میرسد که همچنان انحصار وجود داشته باشد.
من اینطور فکر نمیکنم. ما اگر بخواهیم الان همان رویکردهای دهه شصت را داشته باشیم، مداخلهگر در صنعت سینما خواهیم شد. نه الان دهه شصت است و نه نهادهای مربوط، آن نهادها هستند و نه مخاطبین برای آن زمان و نه البته فیلمسازان ما، همه اینها دستخوش تغییراتی شدهاند. به نظر من بنیاد فارابی در دهه شصت نگهبان و پاسبان سینمای ایران بود، چون بعد از انقلاب، سوءتفاهمهایی نسبت به سینما وجود داشت، عدهای کمر به حذف سینما بسته بودند و اگر تاکید بنیانگذار انقلاب روی اهمیت سینما و حمایتهای دولت نبود، این حذف صورت میگرفت. سینما در آن زمان تهیهکننده و نظام تولید به معنای درستش نداشته، و بنیاد فارابی همه اینها را فراهم میکرده است. تمام کارگردانان بزرگ، چه میانسال و جوان و با هر خط فکری، باید از حمایت فارابی برخوردار شوند، اما اکنون به هیچوجه اینطور نیست. هرکسی میتواند در بخش خصوصی فیلم بسازد و مجوزها را بگیرد و فیلم را اکران کند. حتی مراکز پخش و پلتفرمها که محصول دهه نود هستند و با ده سال تاخیر نسبت به جهان، اینها تاسیس شدهاند، یکی از سکوهای معرفی فیلم به مخاطبان هستند. ما بیست یا سی سال پیش تصور این را نداشتیم که میشود در اینترنت چیزی به اسم سینما داشت. ما اگر اینجا هستیم برای روزآمدسازی شیوههای حمایتی جدید است، اگر بنیاد فارابی، در دهه شصت به عنوان حافظ سینما کار میکرد، اکنون نقش تسهیلگر را دارد. اتکای ما این است که تهیهکننده بخش خصوصی بیاید و اینجا حمایت شود. بر خلاف دهه شصت که فارابی خودش تهیهکننده آثار بود، اما اکنون ما تولید را تسهیل میکنیم.
ارتباط شما با کانون به عنوان یکی از متولیان اصلی سینمای کودک و نوجوان چگونه است؟
در سه سال گذشته بنیاد فارابی و کانون پنج یا شش فیلم مشترک ساختهاند. این یک اتفاق نوید بخش است، یعنی که ما حرف یکدیگر را متوجه میشویم و در جلسات هم شرکت میکنیم و همدیگر را کمک میکنیم. این دو نهاد هم در تولید مشترک، هم در برگزاری برنامههای هفته ملی کودک و هم در برگزاری المپیاد فیلمسازی نوجوانان که یک ابتکار جدید در سطح جهان است، با هم همکاری دارند. ما در طول سال بابت چند برنامه مهم درباره سینمای کودک و نوجوان با هم همکاری تنگاتنگی داریم و این همکاری برای سینمای کودک و نوجوان ارزشمند است.
به نظر شما پس از ۳۳ دوره برگزاری جشنواره، نمودار تغییرات در حوزه سینمای کودک و نوجوان به سمت بالاست یا به سمت پایین؟
بنده به صنعت سینمای کودک تنها به مثابه فیلم بلند سینمایی نگاه نمیکنم. وبسریها، فیلمهای کوتاه، انیمیشنها و سایر فیلمها هم به نظرم در این حوزه قرار میگیرند. ما در جشنواره امسال علیرغم وجود کرونا، بیست درصد رشد آثار را داشتیم. در المپیاد فیلمسازی نوجوانان، چهار برابر سال قبل مشارکت بیشتری داشتیم. تمام شرکتکنندهها هم، ایده، فیلم یا فیلمنامه واقعی فرستادهاند، یعنی خلق اثر هنری اتفاق افتاده است. این نویدبخش این است که اگر ما در حوزه سینمای کودک و نوجوان درست عمل کنیم، هم فیلمسازان، هم تهیهکنندگان و هم مخاطبان در امر مقدس کودک و نوجوان، مشارکت بیشتری خواهند داشت. شخصاً خیلی امیدوارم که این روند بهتر هم بشود. ما سال گذشته در جشنواره فیلم کودک اصفهان، چند روند جدید را اضافه کردیم. وبسری یکی از اینها بود. جشنوارههای معتبر جهانی وبسری دارند و ما هم این بخش را اضافه کردیم و قطعاً این کار، روی تولید وبسری در کشور اثر خواهد گذاشت. چون عدهای تشویق به انجام این کار میشوند. با توجه به خاستگاه بچههای امروز، که در اینترنت است. ما همچنین در جشنواره پارسال، پروفایل اقتصادی برای فیلمها تهیه کردیم تا پیشبینی فروش برای فیلمها و میزان موفقیت و اقبالشان در اکران و سایر بازارها را انجام دهند. و این به نظرم اصلا امر مذمومی نیست. ما باید نگران فروش فیلمها باشیم، نه اینکه صرفاً پول بدهیم تا فیلم ساخته شود. امسال هم در مذاکرهای که با پلتفرمها داشتم، درخواست داشتم که فیلمها را از تهیه کنندگان بخرند و حمایت کنند، و در طول سال به نمایش بگذارند و با توجه به شرایط کرونا، این اتفاق خوبی در سینمای کودک و نوجوان خواهد بود. ما حتی برای مشارکت بیشتر بچهها در جشنواره آنلاین، از دو شخصیت محبوب سینمای کودک و نوجوان، یعنی آقای هوشنگ مرادی کرمانی و آقای ایرج طهماسب خواستیم تا دو چالش را راه بیندازند، که آقای مرادی کرمانی چالش «به نظر من» را طراحی کردند و از بچهها خواستند که نظرشان را درباره فیلمها آزادانه بگویند و از همین حالا روی نقد فیلم کار کنند. آقای ایرج طهماسب هم چالشی را طراحی کردند که بچهها سکانسی از فیلم مورد علاقهشان را ببینند و بازی کنند به نام من نقش اول، همین عاملی شد تا با این دو فراخوان بسیاری از کودکان و نوجوانان از سراسر ایران یا دست به قلم شدند و یا مقابل دوربین نشستند و نقش مورد علاقه خود را بازی کردند. و دقیقا بر عکس گروه سنی ما، فیلمهای معروف دهه ۹۰ را انتخاب کرده و بازی کردهاند. اگر ما سیاستگذاران و فعالان سینمای کودک، زبان اینترنت و زبان بچهها را بدانیم، این چالشها بسیار موثر خواهند بود.و تمام بچهها در سراسر ایران میتوانند درگیر این کار فرهنگی و سینمای کودک و نوجوان شوند.
درباره جشنواره امسال هم، تجربه متفاوتی را از سر گذراندیم. ماهها بحث و شکل برگزاری جشنواره در شورای اجرایی جشنواره مورد بحث و گفتگو قرار گرفت، سناریوهای مختلف بررسی شد و این شکل در نهایت مصوب جمعی بود که تمرکز خود را بر اجرایی کردن جشنواره به شکلی جدید قرار داده بودند. ما در دنیایی زیست میکنیم که در آن دو بعد آنلاین و آفلاین زندگی به هم آمیخته هستند و نمیتوان هیچ رویدادی را مطلقاً آنلاین یا مطلقاً آفلاین برگزار کرد، مسیری که ما انتخاب کردیم محصول دو دغدغه بود: حداقلی کردن امکان به خطر افتادن سلامت مخاطبان و حداقلی کردن امنیت آثار هنری هنرمندان.
عدم سرقت هیچیک از آثار منتشر شده در پلتفرمها و نیز شرایط بهداشتی خانه جشنواره و از همه مهمتر پیام محبتآمیز وزیر بهداشت نشان داد که ما در هر دو هدف جشنواره موفق بودهایم.
نکتهای که قصد اشاره به آن را دارم، این است که؛ امسال مخاطبین جشنواره به پهنای سرزمین ایران گسترش یافت است و این برای ما به عنوان دستاندرکاران برگزاری جشنواره بسیار دلپذیر بود. این تحولات در جشنواره، در جهت به روز کردن و متناسبسازی جشنواره با روندهای جهانی است و امیدوارم در سالهای آینده نیز پی گرفته شود.
آیا از برگزاری جشنواره به صورت آنلاین رضایت دارید؟
مهمترین دستاورد ما این بود که به اهالی سینما بگوییم ظرفیت و زیرساخت آن در بخش خصوصی وجود دارد. خوشبختانه امسال هیچ سرقتی از فیلمها نشد و این بسیار دستاورد بزرگی است. عدهای بیانیه دادند که چرا پول در این راه هزینه میشود. یا جشنواره این پول را صرف ساخت پلتفرمی مخصوص برای خود کند و فیلمها را پخش نماید. اما این در حالی است که پلتفرمها از قبل توسط بخش خصوصی ایجاد شده بودند. و بخش خصوصی در هزینههای جشنواره علاوه بر پخش فیلمها، مشارکت مالی هم کرد و هزینههای جشنواره امسال نسبت به سال قبل بسیار کمتر شد. این نکته بسیار مهمی است. و این باید ادامه پیدا کند، چون روند قابل اعتمادی است. ما در حال تحلیل نواقص و قوتهای جشنواره امسال هستیم. تا در این ظرف زمان و مکان خودمان بتوانیم بهترین عملکرد را داشته باشیم. ما حتی المپیاد فیلمسازی نوجوانان را مجازی برگزار کردیم. این المپیاد در سال بعد که سال پنجم آن است، باید تثبیت شود. نوجوانان از سراسر ایران در این المپیاد شرکت کردهاند که بسیار جای خوشحالی دارد. استعدادها در شهرهای دورافتاده شناخته میشوند و ایدههای ناب آنها نیز شناخته خواهند شد. ما تمریندهندههایی را از بزرگان سینمای کودک و نوجوان با تفکرات مختلف انتخاب کردیم و این نوجوانان را آموزش دادند. چیزی که این بزرگان به ما گفتند، این بود که ما بسیار بیشتر از این نوجوانان یاد گرفتیم، و این به نظرم کار بسیار بزرگ و مهمی است. و این المپیاد خودش میتواند یک رویداد جدی باشد و این کار بزرگ در دنیا شناخته شود و اتفاق بسیار مهمی خواهد بود. اینگونه نوجوانان در همهجای ایران متوجه میشوند که کار و هنرشان مهم است و به کار ادامه خواهند داد.
با توجه به حساسیتهای شما در دستهبندی فیلمهای کودک و نوجوان و همینطور بحث فیلمنامه و کیفیت آثار حاضر در جشنواره، نحوه گزینش آثار و بالا نگاه داشتن سطح کیفی چگونه انجام میشود و آیا آنلاین برگزار شدن جشنواره، تاثیری روی انتخاب داشت؟
آنلاین برگزار شدن جشنواره در زمانهایی به ضرر ما نیز تمام شد. چون تجربه نخست بود و نمیتوان افراد را اجبار به نمایش آنلاین فیلمها کرد و به همه صاحبان آثار اعلام شد که با میل و رضایت خودشان در جشنواره شرکت کنند. اما جشنواره مقرراتی دارد که باید فیلمها در آن قالب باشند. این که در مورد کودک و یا برای کودک باشند. اگر فیلمی بهترین فیلم هم باشد و در این تعریف نباشد، کنار گذاشته خواهد شد. و این تنها زمانی است که فیلمی از جشنواره کنار گذاشته میشود. و امسال یک بخش ویژه کووید ۱۹ داشتیم که چهل اثر داخلی و خارجی در آن به نمایش در آمد و برخی از آنها بسیار آثار ارزشمندی هستند. کار دیگری هم که امسال انجام شد که برای نابینایان و ناشنوایان با کمک خودشان فیلمها مناسبسازی شد برای این دو گروه عزیز، و در جشنواره دو فیلم را پخش کردیم. اما برای آنلاین برگزار شدن چندان تغییری در روند انتخاب فیلمها وجود نداشت که اطلاعرسانی لازم از قبل، برای پخش آنلاین فیلمها به تهیهکنندگان و فیلمسازان انجام شد و همگی ۱۰۷ عنوان فیلم با خواست خودشان در این جشنواره آنلاین شرکت کردند.
برایتان در پیشبرد اهدافی که در پیش دارید آرزوی توفیق میکنیم و از اینکه فرصت این گفتگو را فراهم آوردید سپاسگزاریم.