معین مهرعلیان – دانشجوی کارشناسی روانشناسی
“بازیوو” اثر امیرحسین قهرایی را میتوان مصداق بارز یک فیلم خانوادگی و استاندارد (در سطح سینمای کودک و نوجوان ایران) دانست. اِلمان های لازم برای جذب مخاطبین کم سن و سال در این اثر استفاده شده اند و سازنده با تیزهوشی برای والدین و بزرگسالان نیز سکانسها و شوخیهایی در فیلم گنجانده تا آنها نیز بتوانند در کنار فرزندان خود از دیدن این فیلم لذت ببرند. نکتهی حائز اهمیت در بازیوو دست گذاشتن بر روی مسئلهای به روز است که دغدغهی این روزهای خانواده هاست؛ گیم و بازیهای رایانهای. این امر سبب میشود فضای ساخته شده و چالشهای فیلم همان باشد که خانوادهها در دنیای واقعی با آن دست و پنجه نرم میکنند. در نتیجه فیلم راه خود را برای تأثیرگذاری بر مخاطب و احیاناً بیان نقد ها و فرهنگسازی مورد نظر خود هموار کند. کودکان و نوجوانی که به تماشای بازیوو مینشینند با شخصیتهای آن همذات پنداری میکنند زیرا بر خلاف بسیاری از فیلم های معمول این شخصیت ها برای آنها آشنا بوده و وجه شباهت های زیادی میان خود و آنها پیدا میکنند. همچنین فضاسازی و طراحی لباسها و مهمتر از آن شخصیت پردازی فانتزی گونهی بازیوو، کودکان را به خود جذب میکند. البته عنصری که ممکن است در این میان آسیبزا واقع شود فضای پر زرق و برق حاکم بر این فیلم است. گرچه کودکان در تمییز دادن واقعیّت و خیال توانایی کمتری نسبت به بزرگسالان دارند و همین امر سبب ارتباط گرفتن بیشتر آنها با فیلم میشود اما از طرف دیگر همین مسئله ممکن است باعث آزردگی خانوادهها نیز بشود. کودک علاقه به داشتن وسایل بازی مختلف دارد و از تجربه کردن لذت میبرد امّا متوجه محدودیت های زندگی در جهان واقعی نمیشود و نشان دادن فضاهای به اصطلاح لاکچری متعدد میتواند باعث احساس کمبود در مخاطبین این فیلم شود. البته این مسئله به ابتدا و انتهای فیلم خلاصه میشود و با شروع حوادث داستان و میانه فیلم شاهد این مسئله نیستیم. در بازیوو ژوبین، نقش اول فیلم کودکیست که بر خلاف دوستان دیگرش که به بازی با کنسولهای بازی مشغولاند به کلاس مجسمه سازی میرود. گرچه از این کلاس ناراضیست امّا خانواده او را ملزم به حضور در کلاس مجسمه سازی کرده و بازیهای رایانهای مخالفاند. تقابل بازی های رایانهای و بازیها و فعالیّتهای واقعی در سال های اخیر دغدغهی بسیاری از خانوادهها بوده است. نگاه فیلمساز در این اثر اما نه بر اساس کلیشههای رایج، که بر اساس واقع نگریست. بازیهای رایانهای و گیمها هستند و نمیشود آنها را نادیده گرفت، بلکه مانند هر پدیدهی دیگر میتوان آنها را کنترل کرد. در بازیوو مرز بین واقعیت و جهان مجازی از بین رفته و شخصیتهای بازیوو (یک بازی اکشن و مطرح که توسط ماپان ساخته شده است) و کودکان فیلم به دنیای یکدیگر راه مییابند. ژوبین گرچه کودکی دست و پاچلفتیست اما در دنیای فضای مجازی میتواند یک قهرمان باشد. این همان اتقاقیست که کودکان و نوجوانان در خیالات خود تجربه میکنند. در واقع تخیل به کمک کودکان و البته بزرگسالان میآید و اینگونه زندگی در دنیای واقعی پر از محدودیت را تسهیل میکند. البته که خیالپردازی بیش از حد مطلوب نیست و آسیبهای زیادی در پی دارد. در بازی های رایانهای و کنسولی نیز چنین مسئلهای رخ میدهد که سازندگان بازیوو به خوبی به آن پرداختهاند. نه تنها ژوبین، بلکه پدرش که کارآگاهی بیعرضه است نیز در دنیای بازیوو تبدیل به قهرمان میشوند و به یاری دیگران میشتابند. تقابل خیر و شر هم مانند بسیاری از فیلمهای دیگر در اثر جدید کارگردان چاق و لاغر دیده میشود. سیلوس، یکی از شخصیتهای منفی بازیوو که سودای شکست ناپذیر شدن دارد. از دیدگاه روانشناسی در فیلم های حوزهی کودکان و نوجوانان شخصیت منفی فیلم محکوم است به شکست؛ زیرا کودکان به امنیت نیاز دارند و در صورت غلبهی دیوها و موجودات فرازمینی ، به احساس امنیت کودکان ضربه وارد میشود. این امر نیز در اثر امیرحسین قهرایی لحاظ شده و از این جهت نیز این فیلم مطلوب و فاقد ضعف است. نکتهی حائز اهمیت دیگر در مورد بازیوو، نشاط حاکم بر فضای فیلم و استفادهی گسترده از رنگها و سکانسهای موزیکال است که هم باعث افزایش جذابیت آن میشود و هم نیاز کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان جامعهی ماست. امری که این روزها در سینمای ما به آن کم توجهی شده و حتی در نقطهی مقابل ، بر خشونت ها و غم ها تأکید میشود. این امر سبب میشود در دراز مدت ، نشاط و شادی در بین مردم کم شده و زمینه برای بروز بیماری های روانشناختی و پدیدههای آسیبزای اجتماعی فراهم شود. در مجموع بازیوو را میتوان فیلمی سالم و استاندارد دانست که به دور از کلیشه های رایج این روزهای جامعه و سینمای ایران، جای خود را در دل مخاطب باز میکند و اوقاتی مفرح و مفید را برای خانوادهها فراهم میآورد.