نشست بررسی جایگاه سینمای کودک از دیروز تا امروز؛ حرکت سینمای کودک به سمت فرهنگ عامه

جایگاه سینمای کودک‌و‌نوجوان و شیوه پرداخت به آن جزو موضوعات پر بحثی است که حرف‌های ناگفته و ناشنیده زیادی را به همراه دارد.

به گزارش ستاد اطلاع‌رسانی و ارتباطات رسانه‌ای سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان، در همین راستا در نشستی که با همین موضوع توسط نشریه جشنواره سی و پنجم برگزار شد، جمعی از منتقدان و اهالی رسانه از کم‌و‌کیف سینمای کودک از دیروز تا امروز گفتند، چگونگی پر کردن خلأ پرداخت منسجم به دنیای کودکان و نوجوانان هم از موارد دیگری بود که در این نشست با اجرای محراب توکلی کارشناس رسانه و با حضور محمدرضا صدیقیان، منتقد و روزنامه‌نگار، دانیال هاشمی‌پور منتقد سینما و فاطمه شهدوست روزنامه‌نگار و منتقد، برگزار شد.

توکلی: با اولین تصویری که از سینمای کودک در ذهنتان مانده شروع کنیم، من با فیلم سینمایی «مربای شیرین» در سینما خاطره دارم که فضای خیلی شادی هم داشت و بعد از آن در تلویزیون، فیلم‌هایی مثل «خواهران غریب» و «قصه‌های مجید» را دیدم که خلوص و داستان های ساده‌ آن باعث شد تمام نماها و دیالوگ‌ها در ذهنم بماند. شما یادتان هست که بار اول کدام فیلم را در سالن سینما دیدید؟

صدیقیان: اولین فیلمی که در سینما دیدم «کلاه قرمزی و سروناز» بود که حتی تصویر سالن را هم در ذهن دارم و اولین مواجهه من با سینمای کودک در سالن سینما محسوب می‌شد.

هاشمی‌پور: من تا به حال در سینما فیلم کودک ندیده‌ام اما اولین مواجهه من با سینمای کودک دوران ویدیوکلوب‌ها و با فیلم سینمایی «دزد عروسک‌ها» بود و بعدها هم فیلم‌های کودک به انحصار تلویزیون درآمد و همان زمان به سمت تماشای فیلم‌های خارجی رفتم.

شهدوست: من هم آنچه که از اولین رویارویی با سینمای کودک به یاد دارم، با فیلم «کلاه قرمزی» بود و آخرین باری هم که برای تماشای فیلم کودک به سینما رفتم، «فیلشاه» را دیدم که به‌نظرم جذایبت‌های قابل توجهی هم داشت.

توکلی: به نظر شما سینمای کودک در تاریخ سینمای ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟ البته نمی‌خواهیم تاریخ‌نگاری کنیم برای همین از دیدگاه‌تان نسبت به این موضوع بگویید.

صدیقیان: به نظرم جرقه سینمای کودک به شکلی که مخاطب درگیر آن شود با سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» به کارگردانی ایرج طهماسب، روشن شد که مخاطب انبوهی را جمع کرد و برای اولین بار بود که تعداد زیادی کودک در سالن سینما فیلمی دیدند که مناسب سن خودشان بود. بعد از آن بخش خصوصی هم وارد تولید فیلم شد و تغیراتی را ایجاد کرد اما از دهه هشتاد به این طرف شاید نتوان تعداد بسیار بالایی فیلم کودک خوب هم نام برد. به نظرم سینمای کودک در ایران آنقدری مورد توجه قرار نگرفته است که به جریان اصلی تبدیل شود.

توکلی: نسبت فیلم‌های سینمای کودک با جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

صدیقیان: جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان از اول هدف جریان‌سازی را نداشته است و معمولا فیلم‌هایی که در جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان موفق بوده‌اند، آثار تولیدی جشنواره فیلم فجر هستند. اما همین که فیلم کودک یک جشنواره مجزا دارد ممکن است شور وحالی را در این نوع فیلم‌سازی ایجاد کند. شاید بتوان با تغییر آیین‌نامه و حمایت‌های بیشتر، تولیدات بهتری را داشت. من فکر می‌کنم هنوز جایگاه سینمای کودک مشخص نیست و به یک کلام مشترک نرسیده است. یادم است آخرین دوره‌ای که جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان برگزار شد، فیلم سینمایی «خورشید» ساخته مجید مجیدی، بیشترین جایزه را از جشنواره گرفت با اینکه آن فیلم اصلا برای کودک نبود، اگرچه کاراکتر آن کودکان و فیلم درباره کودکان کار بود اما مخاطب آن فیلم کودکان نبودند برای همین است که باید در جشنواره فیلم کودک به یک ساختار منسجم‌تری رسید.

توکلی: به نظر من اتفاقات پراکنده‌ای که دوستان به آن اشاره کردند آنقدر قوی است که باعث شده ما برای آنها یک جشنواره داشته باشیم و احساس می‌کنم که جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان، چراغی را روشن می‌کند. اساسا کودکان در سینما به شکل یک درگاهی هستند که انسان را به فضایی صمیمانه و صادق می‌برد و جهان‌بیین فوق‌العاده جذابی هم دارد. من دوست دارم که این جهان‌بینی ادامه پیدا کند و بیشتر از آن استفاده شود. کاری که عباس کیارستمی و مجید مجیدی انجام می‌دهند استفاده از جهان بینی کودکان است و فکر می‌کنم به موازات چنین فیلم‌هایی باید فیلمی با فضای سرگرمی و موزیکال که مخاطب کودک داشته باشد را هم ساخت.

هاشمی‌پور: اول باید بدانیم که کودک ژانر نیست. ژانر سه تا مولفه دارد که هر فیلمی اگر این مولفه‌ها را داشته باشد می‌تواند وارد ژانرهای مختلف سینمایی شود، اما این روزها به اشتباه عادت از سینمای کودک به عنوان ژانر کودک نام برده می‌شود که باید اصلاح شود. اما در مورد سوال مطرح شده، به نظرم نکته اول این است که بدانیم فیلم مخاطب هدف کودک دارد یا بازیگر کودک. درست است که عباس کیارستمی فیلم‌های زیادی را برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته اما آن فیلم‌ها مخاطب کودک ندارند چون کودک درکی از آن فیلم‌ها ندارد بلکه فیلم نکات تربیتی و آموزشی را ارائه می‌دهد که بیشتر بزرگسال مخاطب آن است. اگر سینمای کودک را فیلم‌های جریان‌ساز در نظر بگیریم که به گیم تبدیل شده و ساز و کار صنعتی پیدا می‌کنند، هیچ‌وقت چنین فیلم و صنعتی را در ایران نداشته‌ایم. سینمای کودک به پشتوانه ادبیات کودک نیاز دارد که در ایران آثارای جز آثار ماندگار صمد بهرنگی و هوشنگ مرادی کرمانی را به یاد نمی‌آوریم. اما بستر سینمای آمریکا را نگاه کنید، فیلم هری‌پاتر و چارلی از داستان‌های کودک و روی یک بستر مشخص ساخته شده‌اند. متاسفانه در ایران از لحاظ تولید آثار ادبیات کودک هم ضعیف هستیم. اگر بخواهیم فیلمی مختص کودک را در ایران اشاره کنیم به انیمیشن های این چند سال اخیر می‌رسیم که آنها هم کیفیت بالا نداشته و دارای رقابت  نیستند.

شهدوست: مهم‌ترین موضوعی که نه فقط در جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان که در کل سینمای کودک وجود دارد این است که فیلم برای کودک ساخته شده یا درباره کودک؟ که این دو مورد را باید در سینمای کودک تفکیک کرد. به نظرم در دهه هفتاد سینمای کودک خیلی پررنگ بود و کارهای ماندگاری ساخته شد که هنوز خیلی‌ها آنها را به خاطر دارند چون اغلب‌شان داستانی داشتند که به جهان ذهنی بچه‌ها گره خورده بودند. اما امروزه بیشتر فیلم‌ها درباره کودکان شده و از دنیای کودکان فاصله گرفته است. در این بین همراه شدن با بچه‌ها اتفاقی است که باید به آن نزدیک‌تر شد. الان بعضی از پلتفرم‌ها به سمت چنین رویکردی رفته‌اند و بیشتر هم در فضای انیمیشن و فانتزی ورود کرده‌ و در حال ارائه آثار مختلفی در این فضا هستند. خوشبختانه ما انیماتورهای خیلی خوبی داریم که اگر توجه بیشتری به آنها شود قطعا انیمیشن‌های خوبی تولید خواهد شد.

توکلی: دهه هفتاد فیلم‌هایی مثل « الوالو من جوجوام»، «سفر جادویی»، «گلنار» و… موجی از آثار سینمای کودک را راه انداختند که کودک را با خود همراه کرد. اما بعد از آن با توجه به تغیبر فضای جامعه، خانواده و ذائقه  کودکان، تولیدات سینمای کودک تغییر کرد و کمتر شد، با توجه به این فضا به نظر شما باید چه اقداماتی صورت بگیرد که سینمای کودک پررونق شود؟

شهدوست: دنیای بچه‌ها، الان خیلی بزرگ‌تر شده است. شاید منی که در آن سال‌ها «گلنار» را می‌دیدم و با آن همراه می‌شدم به این دلیل بود که آن موقع در این حد فراوانی دسترسی به فیلم‌ها و انیمیشن‌های رنگارنگ وجود نداشت و فضاهای مختلفی را تجربه نکرده بودم. امروز اگرچه دنیای ذهنی بچه‌ها به واسطه دسترسی‌هایی که دارند، رو به پیشرفت است اما ایده‌ها و داستان‌ها هم تمام نشدنی‌اند و همچنان هم می‌شود سلیقه آنها را شناسایی کرد و همراهشان شد. متاسفانه در جشنواره‌های مختلف به فیلم‌هایی بیشتر توجه می‌شود که درباره کودک است با اینکه می‌توان این دو موضوع را تلفیق کرد.

هاشمی‌پور: چرا وقتی هنوز هم فیلم‌های ایرج طهماسب را می‌بینیم وایرال می‌شود چون عناصر ایرانی و ملموسی دارد، یک کودک دهه نودی را علاقه‌مند به ساندویچ ماکارونی دهه شصتی‌ها نشان می‌دهد و ویژگی‌های تماتیکی دارد که شما آن را در آثار سینمای جهان نمی‌بینید و همین موضوع برگ برنده این اثر می‌شود. اگر مسئله بوم‌گرایی که این روزها در تولید فیلم‌ها مطرح شده است، درست ادا شود قطعا فیلم‌های کودک مخاطب خود را پیدا می‌کند. فیلمسازان امروزی خیلی سعی دارند که آثاری تولید کنند که به آثار جهانی نزدیک باشد اما در قصه و تکنیک قوی نیستند و همین قضیه باعث ضعف فیلم می‌شود.

شهدوست: به نظرم گاهی در این فضا خیلی افراط و تفریطی عمل می‌شود و فیلم را یا خیلی با فضای جهانی و به دور از ذهنیت کودک ایرانی می‌سازیم و یا آنقدر ایرانیزه می‌کنیم که سنتی می‌شود و بازهم کودک دهه ۸۰ و ۹۰ درکی از آن ندارد و برایش جذاب نیست.

توکلی: فیلم‌های بین‌المللی هرساله در جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان، حضور داشته است که شاخص‌ترین آن هم فیلم «میازاکی» بوده که واقعا حیرت‌آور است. اما به نظر شما چرا این فیلم‌ها بعد از جشنواره به سبد اکران نمی‌رسند؟

صدیقیان: وضعیت اکران فیلم خارجی در ایران خیلی سخت شده است.  در اولین دوره های جشنواره فیلم و کودک و نوجوان، خیلی آثار مهمی حضور داشته و این بحث ریشه‌ای است که چرا اکران فیلم‌های سینمای خارجی موانع زیادی را پیش رو دارد. به نظرم باید جریانی راه افتد که فیلم‌های بین‌المللی در سینماها اکران شود به درامد سینماداران کمک می‌کند.

هاشمی‌پور: البته من با اکران فیلم‌های خارجی در ایران موافق نیستم چون شرایطش فراهم نیست.

شهدوست: البته باید توجه کرد که هر کودک دست‌کم یک نفر دیگر مثل پدر یا مادرش را همراه خود به سینما می‌آورد و جای تعجب دارد که سینماها چرا در اکران آثار کودک تعلل می‌کنند!

توکلی: برای جمع بندی به دو  بحث ساخت فیلم برای کودک و درباره کودک اشاره می‌کنم، شما از بین این دو کدام را پیشنهاد می‌دهید؟

صدیقیان: اگر می‌خواهیم که بچه‌ها فیلم را در سالن ببینند باید برای کودکان بسازیم و به دنبال آن نباشیم که لزوما پیامی را به آن‌ها بدهیم. اگر جشنواره فیلم کودک و نوجوان است و مخاطب اهمیت دارد باید بچه‌های امروز را مخاطب هدف قرار دهیم. مشکل اصلی که جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوان اصفهان دارد، این است که خیلی از آثار حضور یافته در این جشنواره، فیلم کودک نیستند.

توکلی: البته به نظرم جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوان اصفهان نیازمند چارت‌بندی است، اگر جشنواره برگزار می‌شود باید یک چارت درباره کودک و برای کودک داشته باشد و نمیدانم که چرا این اتفاق نمی‌افتد. نقطه اوجی که برای جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوان اصفهان در نظر دارم تلفیق این دو موضوع است که کودک کاراکتر اصلی است و فیلم را پیش میبرد و جهان بینی خودش را دارد اما بزرگسال هم با دیدن آن لذت می‌برد.

شهدوست: در این نشست بیشتر درباره مخاطب کودک صحبت کردیم با اینکه این جشنواره برای نوجوانان هم هست. شاید خیلی از فیلم‌هایی که درباره کودک هستند، نوجوان هم دوست داشته باشند و فضایی باشد که بتواند دغدغه‌شان را بیان کنند. تفکیک بین آثار ساخته شده برای و درباره کودکان مسئله مهمی است اما تلفیق این دو در کنار مشخص کردن مخاطب اثر می‌تواند جذاب باشد.

هاشمی‌پور: ما منتقدان چندتن نمی‌توانیم پیشنهادی در این زمینه بدهیم اما جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان باید مشخص کند که فیلم‌هایی که مخاطب آن کودک است را وارد بخش مسابقه کند و همچنان معتقدم استفاده از فرهنگ عامه شاید بتواند خلاء فنی سینمای کودک را پوشش دهد.